به گزارش
ندای استان به نقل از نشریه مشعل، بیژن زنگنه، وزیر نفت همسو با تمکین به قانون، در ابلاغیهای اعلام کرد که دیگر حاضر به تیمداری نیست و نهتنها به بخش ورزش حرفهای نمیتواند کمکی کند، بلکه تا آذرماه امسال تیمهای نفت آبادان، نفت مسجدسلیمان و پارسجنوبی جم را هم باید طبق مراحل قانونی، به بخش خصوصی واگذار کند.
در سال ۸۹ مجلس شورای اسلامی در یک مصوبه (بند ب ماده ۱۱۷) دولت را از هزینه کردن در ورزش حرفهای منع کرد و از سال ۹۰ این قانون اجرایی شد. بر همین اساس، وزیر نفت در ابلاغیهای جدید، یادآور شد که نمیتواند در ورزش حرفهای هزینه کند و قادر نیست طبق قانون، به این سه تیم پول دهد.
با این ابلاغیه، وزارت نفت و به دنبال آن وزیر نفت در روزهای گذشته مورد هجمه رسانهای قرار گرفتند، غافل از اینکه وزیر با عمل کردن به قانون، چنین دستوری را صادر کرده است. به همین منظور بهرام رضاییان، رئیس امور ورزش و تربیت بدنی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس و مدیرعامل پیشین باشگاه پارس جنوبی جم به نکات مهمی اشاره و تاکید کرد که وزیر نفت فقط طبق قانون عمل کرده است و برای حلشدن مشکل، مجلس شورای اسلامی باید قدم بردارد.
متن گفتوگوی بهرام رضاییان به شرح زیر است:
پیش از ابلاغیه وزیر، شما از مدیرعاملی پارسجنوبی استعفا کردید. گویا خبر داشتید که قرار است چه شود؟
من چند سال در خدمت باشگاه پارسجنوبی جم بودم و خدا کمک کرد مقامهای زیادی در فوتبال، فوتبال ساحلی و ووشو در سطح کشوری و بینالمللی کسب کنیم. در این اواخر احساس کردم باشگاه برای حرکت بهتر به انرژی بیشتر و جدید نیاز دارد و از سوی دیگر مشکلات مالی سبب شد که دیگر به کار ادامه ندهم. باور کنید تا به حال اینقدر در لیگ برتر به اندازه دو فصل گذشته تحت فشار نبودم. خدا را شکر دوستان هستند و به تیم کمک میکنند.
ابلاغیه جدید وزیر نفت درباره سه تیم نفتی حاضر در لیگ برتر به موضوع روز تبدیل شده است، تا جایی که نگرانیهایی میان اهالی فوتبال بهویژه هواداران این تیمها در شهرهایشان ایجاد شده است. در این باره چه نظری دارید؟
به موضوع مهمی اشاره کردید. من هم واقعا نگران این سه تیم هستم، اما باید بدانید که اصل ماجرا چیست! وزیر نفت بخشنامهای را ابلاغ کرده است که از سوی وزارت نفت نبوده، بلکه وزیر نفت به مصوبه مجلس شورای اسلامی عمل کرده است بنابراین ایشان مقصر نیست، سه تیم پارسجنوبی جم، نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان در کنار بزرگترین تاسیسات عظیم نفت و گاز قرار دارند.
این سه تیم در شهرهای بزرگی نیستند. مردم و جوانهای این شهرها مثل تهران، اصفهان و شیراز تفریح و سرگرمی گوناگون و زیادی ندارند. زمانی که تیم ما در لیگ دو تشکیل شد و تا امروز که به لیگ برتر رسیده، شاهد حضور هزاران نوجوان و جوان جمی در آکادمی فوتبال باشگاه هستیم که اغلب فرزندان نفتی و مردم بومی جم هستند. حالا این بخشی از کار است. من نمیخواهم در مورد ووشو و فوتبال ساحلی صحبت کنم، اما چرا این همه توضیح دادم، برای اینکه به این نکته برسم که تیم ما در زمان حضور آقای زنگنه تشکیل شد و بعد مدارج ترقی را طی کرد و این آکادمیها و موفقیتها به دست آمده است، بنابراین ایشان با ورزش و فوتبال مخالف نیستند، اما در مقابل همانطور که گفتم، قانون دست ایشان را بسته است.
در این باره بیشتر توضیح میدهید؟
خوشبختانه یا متاسفانه قوانین جاری کشور که مصوبه مجلس در سال ۸۹ است، سبب شده دولت نتواند برای ورزش حرفهای هزینه کند، بنابراین نهتنها من که نیروی آقای زنگنه هستم، بلکه خود ایشان هم نمیتواند برای ورزش هزینه کند. قانون، دولت را منع کرده و همین سبب ابلاغیه شده است. ما اگر تیمداری یا در ورزش حرفهای هزینه کنیم، به مشکل میخوریم. صعود سه تیم نفتی به لیگ برتر تحت حمایت وزارت نفت بوده و باافتخار هم این کار را برای مردم کرده است، اما فردا من بهعنوان کارمند نفت یا رئیس منطقه ویژه انرژی پارس باید به نهادهای نظارتی پاسخ دهیم که چرا تیمداری و برای ورزش حرفهای هزینه کردیم. از این رو باز هم تأکید میکنم که قانون و مصوبه مجلس دست وزیر و ما را بسته است.
اینجا این سؤال پیش میآید که چرا وزارت ورزش برای پرسپولیس و استقلال میتواند هزینه کند یا وزارت صمت در هزینه کردن برای تیمهای صنعتی مشکل ندارد و منع نشده است؟
در مورد پرسپولیس و استقلال باید بگویم که این دو تیم، مجوز هیئت وزیران را دارند، اما تیمهای صنعتی مثل فولاد یا سپاهان از سوی دولت تامین مالی نمیشوند، بلکه این وزارتخانه، شرکتهای خصوصی بسیاری در زیرمجموعه خود دارد که مالکیت بخش بزرگی از این شرکتها خصوصی و بخش کمی دولتی است که بخش خصوصی آن غالب و تصمیم گیرنده است و بخش دولتی فقط هدایتگر است، بنابراین برای تامین بودجه و هزینه در ورزش حرفهای مشکلی ندارند، زیرا خصوصی به حساب میآیند. این را هم باید اضافه کنم که در وضع فعلی، بخش خصوص نمیتواند بهتنهایی تیمداری کند. نمونههای آن هم زیاد است که سرانجامی نداشتهاند، بنابراین باید چنین شرکتهایی بهعنوان اسپانسر به تیمها کمک کنند. ما باید واقعیت را به مردم بگوییم.
خب با این اوصاف، راهکار چیست؟ آیا میشود مثل سپاهان و فولاد عمل کرد و از وزارت صمت الگوبرداری کنیم تا مشکل تیمهای نفتی هم حل شود؟
ما ۱۰ تیم فوتبال در وزارت نفت داریم که در لیگهای مختلف مشغول فعالیت هستند که سه تیممان در لیگ برتر هستند و به مشکل خوردهاند. وزارت نفت در این مدت با افتخار از تمام تیمهایش حمایت کرده است و در ادامه هم از تیمهایش حمایت میکند. مجلس نزدیک به ۱۰ سال پیش قانونی را تصویب کرد که هیچ راه برگشتی ندارد، اما به گفته امام جمعه مسجدسلیمان میتوان برای حل مشکل راهکار ارائه کرد.
من فکر میکنم نمایندگان مجلس باید یک تبصره برای شهرهای مرزی و نفتخیز بگذارند تا بشود به آنها خدمات اینچنینی داد. این کار دو یا سه نماینده نیست. من با نماینده هر سه شهر در مجلس صحبت کردم و آنها هم استقبال کردند، اما گفتند از آنجا که قانون پیشتر با حداکثر آرا تصویب شده است، باید همه نمایندگان، اعضای فراکسیونها و کمیسیون انرژی به این موضوع ورود کنند تا تیمهایی مثل نفت که در مناطق محروم و مرزی هستند، از این قانون مستثنا شوند، یا تبصرهای بگذارند که بشود به آنها از یک ردیف بودجه با حساب و کتاب و شفاف کمک کرد.
درباره الگوبرداری از تیمهای صنعتی هم باید بگویم که میتوان بهخوبی از آنها الگوبرداری کرد. همانطور که گفتم، آنها ثبت شرکت خصوصی شدهاند که زیرمجموعه خودشان است و به فوتبال هم کمک میکنند. در نفت هم ما شرکتهای پتروشیمی زیادی داریم که میتوانند حامی مالی فوتبال باشند.
شرکتهای پتروشیمی خصوصی شدهاند و تعدادشان هم در خوزستان و بوشهر زیاد است. این شرکتها میتوانند به ورزش ورود کنند و به کمک فوتبال نفت بیایند، اما باز هم تأکید میکنم که نمایندگان مجلس برای مردم خوزستان و بوشهر هم که شده، دوباره به این موضوع ورود کنند تا مردم این شهرها در استرس و نگرانی زندگی نکنند.