شعرسرایی در ذات زنان دشتیاتی
شعرسرایی در ذات زنان دشتیاتی

ندای استان:بانو فرّخ رزمی از دوران جوانی به شعر گفتن علاقه داشته و گاها دلنوشته‌هایی را از آن دوران به یادگار گذاشته است اما زندگی و به سر و سامان رسیدن فرزندانش این فرصت را برایش ایجاب نموده تا با فراغت حاصله از سن ۵۸ سالگی به بعد با مطالعات بیشتر زمینه شاعری و نویسندگی را فنی‌تر در خودش پرورش دهد.

ندای استان:آزاده حیدری نسب،آدرس را که گرفتم، با دیدن درخت و گل‌های زیبا و شادابی که جلوی درب حیاط خودنمایی می‌کرد، گرمای ۴۵ درجه و شرجی طاقت‌فرسا که با آفتاب سوزان قبل از ظهر شهریور هم‌قدم شده بود را فراموش کردم و طولی نکشید که چهره متبسم بانو فرّخ رزمی در قاب درب حیاط به استقبالم آمد. وارد حیاط که شدیم با باغچه‌ پر از گل و زیبای داخل حیاط و پس از آن اتاقی که چیدمان وسایل آن کاملا به سبک زیبا و دلنواز سنتی است روبرو شدم.

این آفریدگار شور شرجی که به جرات می‌توانم او را مادر شعر دشتی بنامم، از سن ۵۸ سالگی عشق و احساس خود را در قامت واژه‌ها بر روی خط دفتر زندگی می‌نگارد تا سرآغازی باشد برای بارور شدن اندیشه و ذهنش. تا جایی که تا کنون توانسته است شور و شیدایی ذهن خلّاق خود را در قاب پنج کتاب به نظاره بنشیند. کتاب‌هایی که سطر سطر و واژه واژه هر کدام از آن‌ها تسلّی خاطر روح مادرانه و همسرانه آفریدگار آن‌هاست.

از جوانی داستان‌نویسی و شعر می‌سرودم

با گیرایی و آرامش کلام خاصی شروع به صحبت می‌کند و از خودش می‌گوید: در روستای چشم‌نواز و سرسبز لاور شرقی چشم به جهان گشودم و جوانی‌ام را در آن روستا گذراندم. داستان‌نویسی و سرودن شعر بر می‌گردد به دوران جوانی‌ام که نشات‌گرفته از طبیعت بکر زادگاهم بود.

بانو فرّخ رزمی سومین فرزند خانواده و دومین دختر است و پدر و مادرش سوادشان در حد خواندن و نوشتن بوده اما خودش دارای مدرک دیپلم است. از همان دوران جوانی به شعر گفتن علاقه داشته و گاها دلنوشته‌هایی را از آن دوران به یادگار گذاشته است اما زندگی و به سر و سامان رسیدن فرزندانش این فرصت را برایش ایجاب نموده تا با فراغت حاصله از سن ۵۸ سالگی به بعد با مطالعات بیشتر زمینه شاعری و نویسندگی را فنی‌تر در خودش پرورش دهد.

سرودن شعر بیشتر زاده احساسم بود

خودنمایی جانماز دستبافت خوشرنگ و زیبای کوچکی از جنس پشم شتر که در گوشه اتاق پهن شده است نمایانگر طبع شاعرانه و علاقه خاص ایشان به صنایع دستی شهرستان دشتی است، می‌پرسم چطور شد که به سرودن شعر علاقه‌مند شدید؟، می‌گوید: سرودن شعر بیشتر زاده احساسم بود و آنگاه که آگاهی‌ام تکمیل شد، پی بردم که با ممارست بیشتر برای حداقل روح خودم سبب تسکین شود و این ذوق همانگونه که عرض کردم زاده طبیعت بکر و روح آزاد روستازادگی من بود.

از علاقه‌اش به مطالعه اشعار شاعرانی چون هوشنگ ابتهاج و محمدابراهیم جعفری می‌گوید و اشعار کنونی‌اش را زاده احساس و ذوق شخصی و حاصل تجربیات شاعران نامی جنوب خصوصا مرحوم سید محمدرضا هاشمی‌زاده می‌داند و بهره‌هایی که از ایشان برده است.

اشعار وی عموما شعر سپید است و در قالب غزل، رباعی و دوبیتی نیز اشعاری دارد. پری آبی‌پوش، شور شرجی، چهارراه ولیعصر و سپیدهایی برای آینده (گردآوری) کتابهایی است که به نظم هستند و همینطور یک کتاب داستان به نام من عاشق نمی‌شوم اما… که به نثر است، از جمله آثاری هستند که تا کنون به چاپ رسیده است.

وقتی از ایشان می‌پرسم کدام اثرتان را بیش‌تر دوست دارید و شعرهایش را حین کارهای روزمره یا دلتنگی‌هایتان با خودتان زمزمه می‌کنید، می‌گوید: کتاب چهارراه ولیعصر، اسم آن‌ها برگرفته از اشعار احساسی و عاشقانه‌ای بوده که در برهه‌ای از زندگی به نحوی روح مرا جلا می‌بخشید و خواب و خیالی بود که یک آن آمد و دیگر نماند.

شعرهایم عاشقانه است

از همان ابتدای آشنایی با صدایی آرام مرا دخترم صدا می‌زند و چه زیباست، با همان لحن آرام و مادرانه در معرفی آثارش می‌گوید: بیشتر شعرهایم عاشقانه است، که از عشق به همسر و فرزندانم سرچشمه می‌گیرد. وجود آن‌ها به من انرژی می‌دهد که هر سختی را تحمل می‌کنم.  آن‌ها به من جرات دادند تا هم‌دوش بزرگان قدم بردارم. برای این که در جامعه‌ سنتی دشتی عاشق شدن و بر زبان آوردن برای زنان خیلی خوشایند نبود و اگر زنی عاشق می‌شد هیچ وقت به زبان نمی‌آورد و در نهان‌خانه‌ دلشان می‌ماند.

عاشقانه سرودم تا به زن‌ها بگویم عشق هدیه خداوند است؛ زن یا مرد ندارد شما هم به زبان بیاورید قبل از آنکه انتظار داشته باشیم مرزی میان شعر زنانه و مردانه بسازیم. باید بگوییم جهان شعرهای عاشقانه بدون زن معنایی جز کویری خشک و بی‌انت‌ها ندارد.

این مادر احساس و عاطفه که در سال ۱۳۳۴ پا به این دنیا گذاشته است، در سال ۱۳۵۶ در سن ۲۲ سالگی ازدواج کرده و مهر مادری خود را به پنج فرزند به نام‌های مهدی،  مهرداد، عاطفه،  فاطمه و رضا بخشیده است، ادامه می‌دهد: به علت نظام مرد سالاری امکان تحصیل و پرورش توانایی‌های ذهنی در برابر خیل عظیم مردان برای قشر زن کم بود.

همسرش بازنشسته دامپزشکی است و دخترانش یکی از آن‌ها متخصص بیماری‌های عفونی و پزشک است و دیگری دکتری روانشناسی بالینی و مشاور خانواده است. پسرانش نیز یکی از آن‌ها مهندس عمران و کارمند، دیگری دکتری حقوق و کارمند و سومین پسرش نیز دکتری علوم سیاسی است و اکنون خدمت سربازی را به پایان رسانده است.

خانواده بانو فرّخ رزمی از همان ابتدا مشوّق بسیار خوبی برای ایشان بوده‌اند و به سروده‌هایش علاقه زیادی دارند. فرزندش مهرداد عباسی با وجود اینکه دارای تحصیلات دکتری حقوق است و در زمینه کارهای حقوقی در مناطق جنوبی استان فعالیت می‌کند، اما دارای ذوق و احساسی سرشار است و علیرغم مشغولیت فراوان حقوقی موفق شده تا کنون دو مجموعه شعر نیز منتشر کند.

رونمایی از کتاب سپیدهایی برای آینده

کتاب سپیدهایی برای آینده منتخب آثار اعضای انجمن ادبی محمدخان دشتی است که به همت بانو فرّخ رزمی مدیر این انجمن گردآوری شده و پنجمین اثر وی است که منتشر شده است. این کتاب به نظم است و به تازگی آیین رونمایی آن در سالن شهید شهریاری برگزار شد.

تصویر زیبا و بسیار دیدنی چند آهو که در جنگلی به چرا مشغول بودند بر روی فرش زیر پایمان، توجه مرا به خودش جلب کرده بود که در همین حین دخترش با ظرف میوه وارد اتاق شد. سبدی بافته شده با برگ نخل‌های مقاوم دشتی بدون هیچ گونه رنگ‌آمیزی که سادگی آن همراه میوه‌های زیبا و خوشرنگ درون آن، فضای شاعرانه و روح‌افزای اتاق را فزونی می‌بخشید.

از ایشان در مورد حسی که هنگام چاپ اولین اثرشان داشتند پرسیدم، می‌گوید: در جوانی، مخصوصا وقتی که پدرم از کتاب‌های مختلف برای من ترجمه می‌کرد، به پرورش ذوق خود می‌پرداختم. بعد از ازدواج به سبب توجه به فرزندان این ذوق مکتوم ماند و بعد از به بار نشستن ثمرات زندگی‌ام و اندکی فراغت، در دهه پنجم زندگی مجددا با مطالعه کتاب‌های مختلف و شرکت در جلسات فرهنگی به داستان و شعر روی آوردم. در واقع حس شعر از جوانی با من بوده، اما رسما نزدیک ۱۰ سال است که شعر می‌گویم.

شعر در ذات زنان دشتیاتی

شعر در ذات زنان دشتیاتی است. همان وقت که با زبان ساده محلی لالایی می‌خواند تا فرزندش بخوابد و یا وقتی که از سر دلتنگی زمزمه‌ای می‌کند.  شعر برخاسته از دل است و برای همین بر دل می‌نشیند. احساس من نسبت به آثارم اینگونه است.

خالق پری آبی‌پوش در آغاز راه سعی کرده به طور مستمر در محافل ادبی شرکت کرده و شاگردی کند. سپس با همراهی فرزندش توانسته است در این راه به استقلال نسبی دست یابد، اما عنوان می‌کند: هنوز خویش را شاگرد این مکتب بزرگ می‌دانم.

محتوای اشعار وی عاشقانه است و بنا به علاقه‌ای که به اشعار مرحوم سید محمدرضا هاشمی‌زاده از شاعران فرهیخته‌ی مهد علم و ادب و فرهنگ شهرستان دشتی دارد، اشعارش را مطالعه می‌کند. همینطور بخاطر ارادت وافر وی به مرحوم هاشمی‌زاده و شاگردی در محضر ایشان، توجه به سبک و سیاق ایشان را برای هر شاعری لازم و ضروری می‌داند.

 

 تلاش‌های فایز دشتی

بانو فرّخ رزمی می‌گوید: خودش تا کنون شعر محلی نسروده است، و وقتی از او خواستم نظرش در مورد دوبیتی‌های فایز دشتی بگوید، می‌گوید: تلاش‌های فایز دشتی برای رساندن دوبیتی به ساختار منسجم و نظام‌مند، کاملاً مشهود است.

وی کتاب سپیدهایی برای آینده را دین خودش به شاعرانی می‌داند که گمنام مانده‌اند و شاعرانی که در پستوی خاطرات نامی جاوید به یادگار نهاده‌اند، و در اشاره به اولین شعری که سروده است می‌گوید: احساس عمیق به روستایی که زاده شدم و عمری که زود گذشت با تلخی‌ها و شادی‌های بی‌پایانش. اولین شعر رهگذار عمرم بود که نازنین و زیبا تا پایان عمر با من خواهد ماند.

در میان سخنان دلنشین و شیرین بانو فرّخ رزمی از ایشان می‌خواهم یکی از اشعار زیبایش را برایمان بخواند و چه زیبا می‌خواند:

عکس‌هایت را
قاب طاقچه‌ای
خواهم کرد
که روزگاری
شاهد نگاه نوازشگرت بود
و حالا سنگ صبور تمام دلتنگی‌ها
عکس‌هایت را
قاب طاقچه‌ای خواهم کرد
برای روزهای نبودنت
تا آرام کند
دلتنگیم را

کتاب‌هایش را که ورق می‌زنم گاه واژه‌ها را به رقص می‌بینم و گاه نشسته در کنج غم. و چه خوب واژه‌ها بانوی شعر ما را در شادی‌ها و دلتنگی‌ها همراهی نموده‌اند تا سپیدهایش چون دوبیتی‌های فایز برای همیشه‌ تاریخ بر طاقچه آینده دیار علم و فرهنگ و ادب دشتی بنشیند.

او معتقد است علاوه بر استعداد ذاتی‌اش، توجه پدرش نیز در این مسیر موثر بوده و علی‌رغم محرومیت زن ایرانی پدرش به تربیت ایشان همت گماشته است.

مزه و رنگ اشعارم تا زمانی که هستم از عشق پا پس نمی‌کشد

نگارنده چهارراه ولیعصر در پاسخ به اینکه دنیای شعرا را چه رنگی می‌بینید، بیان می‌کند: با توجه به فرهنگ و تمدن و سنت‌ها مجموعه‌ای بر آن بنا شده است که بر پایه حیات شخص در عالم محسوس ناخودآگاه او تخیل و زبانش شکل گرفته است.  مزه و رنگ اشعارم تا زمانی که هستم از عشق پا پس نمی‌کشد.

بانو فرّخ رزمی در بیان سختی‌های گرفتن مجوز برای چاپ کتاب‌هایش می‌گوید: با رعایت ضوابط و قوانین که گاهی باید به ناچار بدان تن داد و تغییرات مکرر اشعار، با این تفاصیل تاکنون برای اخذ مجوز با مشکل جدی روبرو نشده‌ام.

به گزارش فارس، بانو فرّخ رزمی متولد سال ۱۳۳۴ خورشیدی در روستای لاور شرقی (رزمی) از توابع شهرستان دشتی است که در زمینه شعر و داستان کوتاه فعالیت دارد. اشعار ایشان بیشتر در قالب نو و سپید است که از مجموعه آثارش نیز هویداست. وی هم‌اکنون ساکن شهر خورموج مرکز شهرستان دشتی است و مدیریت انجمن ادبی محمدخان دشتی را بر عهده دارد.

پنجمین اثر ایشان سپیدهایی برای آینده که به تازگی رونمایی شده، مجموعه شعری است که با مشارکت انجمن ادبی محمدخان دشتی و ۴۵ شاعر هم‌استانی در ۱۵۴ صفحه به رشته تالیف درآمده و انواع قالب‌های شعری نظیر سپید، غزل، رباعی، دوبیتی و… را شامل شده است.

  • منبع خبر : فارس