از بوشهر تا تورین ،داستان عاشقی که هر گز ستاره اش را ندید
از بوشهر تا تورین ،داستان عاشقی که هر گز ستاره اش را ندید

ندای استان:دریکی از روستاهای جنوب کشور جوانی پیدا شده است که زندگی خود را وقف یک ستاره فوتبالی ایتالیایی دهه نود کرده است .

به گزارش ندای استان، برنامه فوتبال ۱۲۰ روز گذشته دریکی از ایتم هایش به سراغ  کسی رفته است که به طرز عجیبی شیفته  یکی از ستاره ای تیم ملی ایتالیا در دو جام جهانی ۹۰ و ۹۴ است.

گاهی اوقات فوتبال کاری با احساست می کند که حتی  خودت را دیگر یادت نمی آید .دوست داری هر روز زندگی را از دریچه قهرمانت ببینی و هر روز با خاطراتش زندگی کنی .

این درست همان سبک زندگی است که یک جوان خوش ذوق بوشهری در روستای چاه کوتاه در نزدیکی شهر بوشهر هر روز با آن درگیر است و در عین حال از زندگی با قهرمانش  لذت می برد.

روبرتو باجو مهاجم فتوژنیک و البته با استعداد دهه نود فوتبال ایتالیا چنان دلی از این جوان بوشهری برده است  تا آن جا که او به خودش قول داده تا  باجو را از نزدیک نبیند قدمی برای ازدواج بر ندارد.

او حتی چهره خود را تا آن جا که اجازه می داد به سبک باجو تغییر داده است و تصمیم دارد تا نوع آرایش خود را به تغییرات باجو در آینده به سبک او در بیاورد. علاقه او به بودای کوچک فوتبال تا حدی بوده است که اقدام به خرید یک خانه ای کرده است تا  تمام خاطرات باجو را از بدو تولد تا امروز در ان خانه به ثبت برساند . خانه ای که هر گوشه آن در جنوبی ترین بخش خاک ایران بوی خیابان های تورین و میلان را می دهد .

این در حالی است که علاقه دیوانه وار اوعلاوه بر روبرتو باجو، کل فوتبال ایتالیا را و هر آن چه که نشانی از فوتبال این کشور را داشته باشد در بر می گیرد .او حتی برای فوت مادر پائولو مالدینی هم مجلس ختم می گیرد.

قابهایی که او از بازیکنان و حتی از مسئولان فوتبال ایتالیایی که پایشان به ایران باز شده است حاکی از آن دارد که او به قول خودش زندگیش را بعد از شناخت باجو از یک روزنامه زرد باطله به دو بخش مجزا تقسیم کرده است ،البته ترفند ورود او به هتل ها  برای گرفتن عکس یادگاری هم داستان جالبی دارد.

او در بخشی  از صحبت هایش وقتی از پنالتی از دست رفته باجو در فینال ۱۹۹۴ صحبت می کند با بغض، اشاره به کتاب باجو می کند و می گوید آن شوت یک گل به آسمان بود و آن توپ هر گز برنگشت .

وی اعتقاد دارد طرفداری باید همین گونه باشد و نوع  دیگرش را نمی پسندد و در بخشی دیگر از صحبت های جذابش می گوید :« همه می گویند که طرفدار باجو هستند اما هیچ کس در درداخل ایران به اندازه من او را دوست ندارد .من برای خودم هیچ وقت جشن تولدی نمی گیرم اما ۲۴ سال است که برای او با عشق و علاقه جشن می گیرم . »

 

او در ادامه درباره  عکس العملش زمانی که باجو را ببیند می گوید :« اگر این جا ببینمش مطمئنم غش می کنم و اگر در ایتالیا او را ببینم باز هم غش می کنم اما با این تفاوت که او  حتما برای دیدن من به بیمارستان می آید .»

حدود ۲۴ سال است که در تاریخ ۱۸  فوریه هر سال در روستای چاه کوتاه بوشهر جشنی برگزار می شود که شاید روح روبرتو باجو هم از آن خبری نداشته باشد، اما برای این جوان بوشهری تفاوتی ندارد چرا که عاشقان ستاره های  فوتبالی معمولا توقعی از معشوقشان ندارند و تا بوده همین بوده است .

این جوان یوشهری  برای رساندن نامه اش به روبرتو باجو دو روز و دو شب را در فرودگاه امام خمینی سرکرد بلکه پیرلو لوییجی کولینا را از نزدیک ببیند و نامه اش را به دست او برساند اما هرگز موفق به رساندن نامه اش نشد تا داستان عشق و هرگز نرسیدن در قبال او نیز صدق کرده باشد.

داستان یک آرایشگر اهل چاه کوتاه بوشهری که عاشق روبرتو باجو است می تواند درهر جای جای ایران درقبال یک ستاره دیگر وجود داشته باشد اما این مورد تا به این جا خاص ترین نوع علاقه مندی بوده است که تا به حال کشف شده است .