تأثیر کوچ نیروی دریایی ارتش به‌سواحل دریای عمان/ انتقال منطقه دوم دریایی از بوشهر به جاسک
تأثیر کوچ نیروی دریایی ارتش به‌سواحل دریای عمان/ انتقال منطقه دوم دریایی از بوشهر به جاسک

خبر استان:آنچه در حافظه مردم جاسک و نیروی دریایی مانده این جمله روحانی است: «هر کسی که در جاسک سرمایه‌گذاری کند، از فردا سود آنچنانی می‌برد.«از فردای آن سخنرانی با هجوم خریداران و سرمایه‌گذاران از شیراز،اصفهان،اهواز و کرمان رو به رو شد.»

جنوب شرقی کشور درحال پوست انداختن است. فقر دارد پا پس می‌کشد؛ آن هم در سرزمینی که پول وجود خارجی ندارد، آموزشی نیست، بهداشت معنا نشده و چشم مردمان پابرهنه‌اش به چیزی جز کپر عادت نکرده. نه جاده‌ای، نه فرودگاهی، نه اسکله‌ای و نه هیچ چیز دیگری. سرزمینی از شن که با نسیمی آرام، مثل مه رقیق صبحگاهی، از دریا به سمت کوه و از کوه به سمت دریا روان است.

به گزارش خبر استان، روزنامه «ایران» می‌افزاید: در این سرزمین گاه شتری ویلان و بی‌رمق، در جست و جوی بوته خاری، سلانه سلانه پشت صخره‌ها گم می‌شود و گاه کشتی غول‌پیکری بعد از سه روز پهلو گرفتن در بندر فجیره امارات، قبراق و بی‌نیاز، راهش را سمت هرمز کج می‌کند. مکران را می‌گویم؛ ۶۰۰ کیلومتر ساحل رها شده عمان؛ درست از میناب در دهانه هرمز تا پسابندر در خلیج گواتر.

این تصویر اما به تندی در حال تغییر است؛ منطقه دوم نیروی دریایی ارتش، درحال کوچ از بندر بوشهر در کرانه خیلج فارس، به بندر جاسک در قلب سواحل مکران و در میانه‌راه میناب و چابهار است. فرودگاه جاسک همین ماه افتتاح می‌شود. جاده جاسک – میناب، در ادامه بزرگراه بندرعباس، با تعریض ۲۵ کیلومتر باقی مانده، به جاده‌ای شبانه‌روزی و مطمئن تبدیل خواهد شد و دیگر آینه اتومبیل‌ها هنگام عبور از کنار هم نخواهد شکست. پی‌ریزی «شهر صنعتی» جاسک با سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی آغاز شده. اسکله‌ها و موج‌گیرها و تأسیسات در حال ساخت و تکمیل نیروی دریایی، جاسک را به یکی از پایگاه‌های مهم نظامی، تبدیل خواهد کرد و با برقراری خدمات «بانکرینگ» به کشتی‌های در حال عبور، این شهر را از فجیره پیش خواهد انداخت. در حال حاضر همه کشتی‌هایی که وارد تنگه هرمز می‌شوند برای سوختگیری، خدمات پزشکی، آذوقه، آب آشامیدنی و… یا در اصطلاح بانکرینگ در فجیره پهلو می‌گیرند. این درحالی است که پهلوگیری در جاسک می‌تواند ۳ تا ۴ روز صرفه‌جویی در وقت، برای این کشتی‌ها داشته باشد.

با امیر دریادار رضا عباسی، فرمانده منطقه دوم دریایی ارتش یک روز پس از جلسه‌اش با معاونان وزارت راه و ترابری، دفاع و صنعت، معدن و تجارت، به گفت‌و‌گو می‌نشینم. او سواحل مکران را این‌گونه توصیف می‌کند: «این سواحل از هر نظر برای ما گنج‌ است. گنجی فراموش شده و رها شده. دلیل این فراموشی و رها شدگی هم فشار حکومت‌های استعماری حاضر در منطقه بوده.» به گفته وی رگه‌هایی از تجارت و رونق اقتصادی منطقه را در اسکله‌های فرسوده قدیمی و گمرک‌های تعطیل شده و از بین رفته سواحل دریای عمان می‌توان دید: «جالب است بدانید جاسک زمانی ۶ گمرک داشته و برخی از آنها تا ۱۰ سال پیش از انقلاب هم فعال بوده‌اند اما تحت فشار تعطیل شده‌اند. به همین دلیل ما در این بندر توان رقابت با بنادر همجوار در پاکستان یا بنادر رو به رو در حاشیه خلیج فارس را نداریم. درحالی که یکی از قدیمی‌ترین کشورهای صاحب سبک در دریانوردی هستیم.»

در سال ۸۷ بنا بر دستور فرماندهی معظم کل قوا، حوزه مأموریتی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی تغییر کرد و از خلیج فارس به شرق تنگه هرمز، دریای عمان، شمال اقیانوس هند، آب‌های آزاد و مدار ۱۰ درجه متمایل شد. این استراتژی چند هدف را یکجا محقق می‌کرد؛ فقرزدایی از ضلع جنوب شرقی کشور با فعال کردن کریدور «شمال – جنوب» که مسکو پایتخت روسیه و باکو پایتخت جمهوری آذربایجان را از طریق بندر انزلی به بمبئی هند متصل می‌کند، بالا بردن توان نیروی دریایی کشور و پیشروی در دریا، امنیت، از بین رفتن قاچاق و…

عباسی می‌گوید: «بر اساس این ابلاغیه ۲ میلیون کیلومتر به حوزه مسئولیت نیروی دریایی ارتش افزوده شد و قرار شد، منطقه دوم دریایی به صورت گام به گام از بوشهر به جاسک منتقل شود. این انتقال کار ساده‌ای نبود؛ ما باید فقط ۳۰هزار نیروی انسانی را به جاسک می‌بردیم و تجهیزات شناوری سنگین سطحی و زیر سطحی را منتقل می‌کردیم. قاعدتاً چنین انتقال سنگینی هم زیرساخت لازم داشت؛ اسکله‌ها، اماکن، منازل مسکونی، تأسیسات، فرودگاه و همه مؤلفه‌هایی که یک ناوگان نظامی با آن تعریف می‌شود. آن هم به کجا؟ به محروم‌ترین منطقه کشور. همه فکر می‌کردند این کار شدنی نیست. ماهم خسارت زیادی دیدیم اما به هرحال کار اگرچه کند ولی بخوبی پیش رفت. این طبیعی است که یک مجموعه دولتی اگر بخواهد منتقل شود، بگوید شما بسازید ما جا به جا می‌شویم اما نیروی دریایی رفت برای ساختن. فرمانده معظم کل قوا، رسماً به امیر سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش فرمودند شما علمدار توسعه مکران باشید. شما جلو بیفتید، بقیه پشت سرتان می‌آیند.»

عباسی با اشاره به نحوه همکاری دولت قبل برای توسعه سواحل مکران می‌گوید: «همایشی در کنارک برگزار کردیم و از بخش خصوصی و مسئولان دولتی دعوت کردیم که به منطقه بیایند تا اول شرح دهیم اصلاً مسأله چیست و اینجا چه خبر است. ساده بگویم یک سفر توریستی راه انداختیم.»

توسعه سواحل مکران اما در دولت یازدهم به شکلی ویژه دنبال شد؛ به گونه‌ای که رئیس جمهوری دومین سفر استانی خود را در سال ۹۲ به این منطقه اختصاص داد و در اردیبهشت۹۵ نیز بار دیگر به جاسک رفت تا ضمن بازدید از رزمایش «محمد رسول الله» از نزدیک در جریان پیشرفت کار قرار گیرد. روحانی در سفر سال ۹۲ به جاسک گفت: «جاسک امروز با عنوان یک بندر مهم در کنار سواحل دریای عمان جلوه‌گری می‌کند و در آینده نزدیک تبدیل به یک مرکز مهم صنعتی منطقه خواهد شد. با حضور نیروی دریایی ارتش شاهد تحول در سواحل جنوبی بوده‌ایم.» اما آنچه در حافظه مردم جاسک و نیروی دریایی مانده این جمله روحانی است: «هر کسی که در جاسک سرمایه‌گذاری کند، از فردا سود آنچنانی می‌برد.» جمله‌ای که تأثیر آن را ناخدا یکم محمدعلی رضایی جانشین منطقه دوم دریایی این‌گونه توصیف می‌کند: «از فردای آن سخنرانی با هجوم خریداران و سرمایه‌گذاران از شیراز و اصفهان و اهواز و کرمان، رو به رو شدیم.»

اهالی جاسک و شهرها و روستاهای اطراف با مشاهده هیجان سرمایه‌گذاری و مشارکت در روند ساخت و سازها، نسبت به آینده امیدوارند. یعقوب جبری، کارگری که روی باند فرودگاه جاسک کار می‌کند می‌گوید: «احساس خوبی نسبت به آبادانی منطقه دارم؛ جوان‌ها سر کار می‌روند و از بلاتکلیفی درمی‌آیند. مردم همه امیدوار شده‌اند. رونق را احساس می‌کنیم.» همکار او یوسف بشکنه نیز همین احساس را دارد: «من بومی جاسک هستم. یک سال است روی باند کار می‌کنم. خدا را شکر، سفره‌ای باز شده و همه مردم جاسک سر این سفره نشسته‌ایم. راضی هستیم، شکر.»

مهدی شکری مهندس ناظر طرح باند فرودگاه توضیح می‌دهد: «از قدیم اینجا یک فرودگاه کوچک نظامی برای پروازهای سبک وجود داشت که ما آن را توسعه دادیم. این فرودگاه چهره منطقه را عوض خواهد کرد.»

به گفته وی با افتتاح رسمی در ۲۲ بهمن، جاسک به شبکه پروازهای ملی متصل شده و بستر ورود سرمایه و امکانات علمی و گردشگری را فراهم خواهد کرد. این وضعیت در طرح ساخت شهرک برای نیروی دریایی هم بخوبی مشاهده می‌شود. شهرکی بسیار زیبا و دلباز با بهترین مصالح و نقشه ممکن و درست رو به روی مسکن سر هم‌بندی شده مهر. برخی از واحدها تکمیل و روح زندگی در آنها به جریان افتاده و در بقیه واحدها نیز ساخت و ساز ادامه دارد.

اما این، همۀ منفعت حضور نیروی دریایی برای مردم محروم منطقه نیست؛ به گفته ناخدا رضایی، نیروی دریایی بیش از ۱۰۰ خانواده را در جاسک تحت پوشش دارد، ۱۶۰ دانش‌آموز بی‌بضاعت را از نظر مالی و آموزشی حمایت می‌کند، پزشکان خود را در تنها درمانگاه شهر مستقر کرده تا به صورت رایگان بیماران را ویزیت کنند و مهم‌تر از همه تأمین آب شربی که با پیگیری نیروی دریایی و همکاری دولت، سال گذشته وارد خانه‌ها شد. رضایی می‌گوید: «این آب که از سد «جگین» به اینجا کشیده شد و سال گذشته آقای جهانگیری معاون رئیس جمهوری افتتاحش کرد، برای رشد جمعیتی ۳۰۰هزار نفری در نظر گرفته شده است. لازم است بگویم جاسک در حال حاضر ۱۳ هزار نفر جمعیت دارد.»

دومین همایش توسعه سواحل مکران در دولت یازدهم و در بندر جاسک برگزار شد. امیر عباسی در این باره می‌گوید: «دولت یازدهم پیشنهاد داد خودش مسئولیت کار را به عهده بگیرد. حدود ۴۰۰ کارگروه مطالعاتی زیر نظر جناب آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری تشکیل شد و درنهایت منجر شد به شکل‌گیری یک نقشه راه که در آن مسئولیت همه وزارتخانه‌ها مشخص شده است. این نقشه به ما می‌گوید ضلع جنوب شرقی کشور در سال ۲۰۳۰ به تراز اول منطقه تبدیل خواهد شد. ۶۰ سرمایه‌گذار ایرانی و خارجی هم به این همایش دعوت شده بودند که شهر صنعتی جاسک را با مسئولیت وزارت نفت و سازمان بنادر و کشتیرانی خواهند ساخت.»

به سفارش نیروی دریایی جاسک، باید از یک کارگاه کوچک اکسیژن و تولید گازهای مخصوص برش در میناب، کپسول اکسیژنی برای تنها درمانگاه شهر بگیریم و پشت وانت بگذاریم. به هرحال غنیمت است؛ مسافری از بندرعباس به جاسک می‌رود و پشت وانت‌اش خالی است. به داشته‌ها و زیبایی‌های بی‌پایان منطقه فکر می‌کنم و رنجی که باید برای رساندن یک کپسول اکسیژن به درمانگاه کشید. به کوه‌های مینیاتوری سمت چپ جاده نگاه می‌کنم؛ یکی شبیه نگهبانی است که به نیزه‌اش تکیه داده، آن یکی دستش را سایبان چشم کرده و به دوردست‌ها خیره مانده. جلوتر، به کاخ متروپلیس می‌رسیم و این زیبایی انتها ندارد. با خودم فکر می‌کنم؛ من اگر یک توریست فرانسوی یا نروژی بودم، به همین راضی می‌شدم که از آن طرف دنیا خودم را به سواحل مکران برسانم، از دور ساعتی به این کوه‌ها زل بزنم و برگردم.

Visited 1 times, 1 visit(s) today