سند سخاوت مردم بوشهر پشت شیشه‌ داروخانه‌ها!+عکس
سند سخاوت مردم بوشهر پشت شیشه‌ داروخانه‌ها!+عکس

ندای استان:داروهایم را گرفتم و به طرف داروخانه مدنظر حرکت کردم، بعد از آن گزارش دیگر به آن داروخانه نرفته بودم، لابلای جمعیت خودم را به جلوی پیشخوان رساندم تا از مسئول داروخانه بپرسم هنوز هم داروی رایگان می‌دهد؟ که قبل از پرسیدن، جواب سوالم را یافتم.

 ندای استان– سارا طاهری:،روی صندلی داروخانه نشسته بودم، کمی بیشتر از همیشه شلوغ بود، مسئول داروخانه صدا می‌زند: رحیمی؛ مردی بلند قامت کنار پیشخوان داروخانه می‌رود، مسئول داروخانه می‌گوید هزینه شما می‌شود: یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان، مرد مکث می‌کند و داروها را زیر و رو می‌کند که ببیند درست بود یا خیر، با خودش حرف می‌زند و می‌خواهد داروها را برگرداند، مسئول داروخانه او را صدا می‌زند و برگه پشت شیشه را به او نشان می‌دهد (داروی رایگان برای افراد نیازمند).

دیوار مهربانی بوشهری‌ها در داروخانه

یاد گزارش خودم در عاشورای حسینی افتادم که در یکی از داروخانه‌های شهر بوشهر تهیه کرده بودم، گزارش از پزشکی که در داروخانه‌اش یک دستگاه کارتخوان مخصوص نذورات دارویی با نام «دیوار مهربانی» گذاشته بود تا افراد نیازمند بتوانند به صورت رایگان خدمات دارویی دریافت کنند.

داروهایم را گرفتم و به طرف داروخانه مدنظر حرکت کردم، بعد از آن گزارش دیگر به آن داروخانه نرفته بودم، لابلای جمعیت خودم را به جلوی پیشخوان رساندم تا از مسئول داروخانه بپرسم هنوز هم داروی رایگان می‌دهد؟ که قبل از پرسیدن، جواب سوالم را یافتم، پشت شیشه تمام فیش‌های واریزی مردم چسبانده شده بود!

سند سخاوت مردم بوشهر پشت شیشه‌ها 

از نگاه خیره من به قبض‌ها، چند نفری که توجهی به آن فیش‌ها نداشتند با من همراه شدند، مبالغ فیش‌ها را می‌خواندم؛ ۲۰۰ هزار تومان، ۴۰۰و۷۰۰ هزار تومان و یک میلیون تومان. از مسئول داروخانه پرسیدم این فیش‌ها!
گفت: سند سخاوت مردم شهرم بوشهر.

یکی از افراد حاضر در داروخانه که در نوبت نشسته بود به من گفت: سری به بقیه داروخانه‌های شهر بزنید می‌بینید که این یک رسم زیبا شده.

به نزدیک‌ترین داروخانه رفتم که از این حال و هوا سراغی بگیرم، تعجب نکردم از اینکه نوشته زیبای دکتر را روی میز دیدم.

این پزشک که حاضر به مصاحبه و آوردن نامش نشد می‌گفت: فقط در همین حد برایتان بگویم من برای شروع این کار در ماه ابتدا مبلغ ۲۰ میلیون تومان گذاشتم اما از ماه‌های بعد آن قدر میزان کمک‌های مردم بالا بود که دیگر نیازی به پول من نبود.

پزشک رفت و من خبرنگار نیازی به مصاحبه ندیدم، تمام حرف‌های دکتر در این جمله تمام شده بود، مردمی که سال‌هاست دست سخاوتشان کشور را فرا گرفته، هرگز به هم بی‌تفاوت نخواهند بود.