ندای استان:آیین رونمایی از دیوان اشعار مفتون بردخونی دوبیتیسرای بزرگ جنوب با حضور خانواده ایشان، مسئولان شهرستانی و استانی در خانه جوان شهر دیر برگزار شد.
به گزارش ندای استان،مفتون بُردخونی پس از فایز دشتی، بزرگترین دوبیتیسرای جنوب بوشهر است. دو بیتیهای مفتون سرشار از مفاهیم و مضامینی، چون عشق، هجر، فراق، تلخی ایام، انتظار، امید و یأس است و هر خوانندهای را در هر گوشه از ایران سرِ ذوق میآورد، بهویژه وقتی دوبیتیهای او با شروهخوانی همراه شود.
دیوان اشعار مفتون شامل دوبیتیها، رباعیها، غزلها، مثنویها و قصیدههای مفتون است. ناصر علیخواه در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ با مفتون در بردخون مصاحبت داشته است. همین مصاحبت موجب شد تا مفتون دیوان اشعارش را در اختیار او قرار دهد.
علیخواه به دلیلِ دوستی با منوچهر آتشی، اشعار مفتون را برای ویرایش در اختیار منوچهر آتشی قرار میدهد. واکنون پس از ۶ دهه، مجموعه کامل اشعار مفتون به اهتمامِ ناصر علیخواه منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، دیوان اشعار مفتون بردخونی در ۱۸۴ صفحه و از سوی نشر سولار منتشر و رونمایی شد
مجید عابدی، شاعر در این آیین اظهار کرد: چاپ و انتشار این مجموعه، اگرچه در برگیرنده تمام سرودههای مفتون نیست، اما از آنجا که به کوشش کسی انجام شده که چند سال پایانی عمر مفتون را درک کرده میتواند قابل توجه باشد. این کار میتواند در آینده کاملتر هم ارائه شود چرا که خوشبختانه نسخههای متعددی از اشعار مفنون موجود است که یکی از آنها به خط خود شاعر است و از همه نسخهها کاملتر است. در هر حال کار آقای علیخواه از آنجا که با علاقه و مسئولانه به آن پرداخته ارزشمند است.
وی اضافه کرد: مقایسهی مفتون با فایز با توجه به تفاوتهای ساختاری زبان این دو شاعر چندان ساده نیست. زبان مفتون در شعر، به ویژه در دوبیتی هایش زبانی است با فخامت و سیال و از رویکردی متجددانه برخوردار است، اما زبان دوبیتیهای فایز در دایرهی دهاتی وارگی و سوز و سازهای و رنجمویههای بومی در اقلیم جنوب محصور مانده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این که چرا در مورد مفتون به اندازهی فایز داستانسرایی و افسانه پردازی نشده، بر میگردد به کارکردهای اجتماعی شأن و شخصیت مفتون. مفتون در روزگار خودیک روحانی مردمی و مصلح اجتماعی محبوب بوده و نتایج اقدامات اجتماعی و حتی سیاسی او همچنان در زادبومش باقی است، اما از فایز، با وجود این که چندان از نظر زمانی از مفتون به ما دورتر نیست، جز افسانهی عاشقیها و زنجمورههای فراق و آه و نالههای تلخ، چیزی در آینهی کردار و اشعارش نمایان نیست.