پا به پای مردان در گوره – جاسک
پا به پای مردان در گوره – جاسک

به گزارش ندای استان به نقل از هفته‌نامه مشعل، «خط انتقال نفت خام گوره – جاسک»؛ طرح ملی و راهبردی کشور که قرار است مرزهای جدیدی در بعد اقتصادی و سیاست خارجی برای کشور ایجاد کند، در دل خود روایت‌های منحصر فراوانی دارد که حتی به ذهنتان هم خطور نمی‌کند. می‌خواهیم نما و تصویری متفاوت […]

به گزارش ندای استان به نقل از هفته‌نامه مشعل، «خط انتقال نفت خام گوره – جاسک»؛ طرح ملی و راهبردی کشور که قرار است مرزهای جدیدی در بعد اقتصادی و سیاست خارجی برای کشور ایجاد کند، در دل خود روایت‌های منحصر فراوانی دارد که حتی به ذهنتان هم خطور نمی‌کند. می‌خواهیم نما و تصویری متفاوت از این پروژه را برایتان گزارش کنیم تا در کنار همه اطلاعات و مشخصات پروژه، این اطلاعات را هم بگنجانید که در به ثمر رسیدن این اقدام‌ها، زنان نیز نقش‌آفرین هستند.

صحبت از خانم آزاده زمانی، به‌عنوان تنها زن حاضر در محدوده منطقه عملیاتی اجرای طرح ملی انتقال نفت خام از گوره به جاسک است که سرپرستی بخش مهمی را عهده‌دار است و تیمی بالغ بر ۱۰۰ نفر زیر نظر او مشغول فعالیت بوده‌اند. او در بخش تلمبه‌خانه شماره ۲ طرح ملی انتقال نفت خام گوره به جاسک، یکی از مسئولان اجرایی بوده و سرپرست تیم اجرایی پایپینگ است.

خبرها درباره این بخش از پروژه، آن است که دو پمپ تمام ایرانی تلمبه‌خانه شماره ۲، (۵ خرداد) هم‌زمان با سالروز کشف نفت در ایران، با موفقیت راه‌اندازی شدند و در این مقطع، اعلام شد که پمپ‌های ایرانی، به‌خوبی جوابگوی نیاز در این پروژه مهم و راهبردی هستند و با موفقیت راه‌اندازی شده و در مرحله راه‌اندازی و عملیاتی کردن تلمبه‌خانه شماره ۲ و کل خط با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه هستیم و این یعنی هدایت نفت به سمت جاسک طبق برنامه ادامه دارد.

بد نیست نام آزاده زمانی را به خاطر بسپارید تا وقتی سخن از طرح‌های مهم ملی در مناطق عملیاتی و حتی سخت‌گذر می‌شود، تنها در ذهنتان این تلقی ایجاد نشود که مردان مهندس و متخصص و آچار به‌دست حضور دارند. در این گفت‌وگو با خانم زمانی، درباره چگونگی حضور و فعالیتش در این پروژه به گفت‌وگو پرداختیم. علاقه او این است که به جای پشت میز نشستن، در مناطق عملیاتی و فعالیت‌های پروژه‌محور به شکل میدانی حضور داشته باشد. معتقد است که وقتی به شکل عینی رشد و شکوفایی و به ثمر رسیدن یک پروژه را می‌بیند، نمی‌تواند به فعالیت‌های ستادی و دفتری فکر کند. آنچه در صحبت‌های او مهم تلقی می‌شود، اشاره به این موضوع است که زنان توانمند زیادی در کشور وجود دارند که زمینه کار برایشان فراهم نیست. به نوعی می‌شود گفت گلایه‌مندی او از فضای انحصارگرایانه برای مردان در بسیاری از بخش‌هاست که به جای آنکه در وهله نخست، به تخصص، تجربه و توانایی توجه کنند، جنسیت را مدنظر دارند.

با این حال نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که در هشت سال اخیر و طول عمر دولت‌های یازدهم و دوازدهم، زنان در صنعت نفت با حیات تازه‌ای روبه‌رو و در عرصه‌های مدیریتی فعال شدند. بهترین نمونه آن انتصاب مرضیه شاهدایی به سمت معاون وزیر در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. پس از این انتصاب، زمان زیادی لازم نبود که نفتی‌ها و غیرنفتی‌ها یک زن را در مراسم کلنگ‌زنی، افتتاح پتروشیمی‌ها، بازدیدها و مهم‌تر از آن حوادث آتش‌سوزی ببینند. او همسو با دیگر مدیران و حتی پیگیرتر از دیگران، سفرهای استانی برای بازدید و بررسی از روند طرح‌های مختلف پتروشیمی در نقاط مختلف ایران را در برنامه خود قرار داد و پس از این جایگاه، به سمت قائم مقامی وزیر نفت منصوب شد. در سطحی کلان‌تر نیز کارنامه وزیر نفت در وضع موجود در به‌کارگیری زنان درخشان است.

این کارنامه از طریق انتصاب مشاور امور زنان و خانواده صنعت نفت و راه‌اندازی شبکه مشاوران زن دستگاه‌ها آغاز و انتصاب فاطمه تندگویان، خواهر شهید محمدجواد تندگویان، وزیر اسبق نفت از همان ابتدا، بارقه امید را در نگاه متفاوت بیژن زنگنه در توجه به مسئله زنان ایجاد کرد. آن‌گونه که گفت، با تبعیض جنسیتی مخالف هستم. با این حال خانم زمانی که از طرف یک شرکت پیمانکار در این فضای کاملاً مردانه در حال فعالیت است، می‌گوید، سابق بر آن تجربه فعالیت در سکوی نفتی سلمان را هم در کارنامه دارد. وقتی با این سؤال مواجه می‌شود که پیامی به زنان بدهد، می‌گوید: اجازه بدهید من پیام را به آقایان بدهم که فکر نکنند فقط آنها می‌توانند در این عرصه‌ها فعالیت داشته باشند. بی‌شک خانم‌های زیادی هستند که توانایی فعالیت و نقش‌آفرینی در این عرصه را داشته‌اند. از این رو به همه آنها توصیه می‌کنم پیشگام شوند و خودشان پیشنهاد بدهند. هیچ پیشنهادی از صنعت برای خانم‌ها نیست، مگر اینکه کسی شانس داشته باشد. به آقایان هم پیشنهاد می‌کنم به خانم‌ها برای کار و فعالیت فضا بدهند.

متن کامل این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

خانم زمانی چه سمتی در طرح انتقال نفت خام از گوره به جاسک دارید؟

سرپرست بخش پایپینگ تلمبه‌خانه شماره ۲ گوره – جاسک هستم.

مشخصاً در این بخش، چه فعالیتی در حال انجام است؟

لوله‌کشی انجام‌شده از ورودی سایت تا بخش خروجی آن را شرکت ما به‌عنوان پیمانکار به‌عهده دارد که سرپرستی آن با بنده است.

اهل کجا هستید؟

شیرازی هستم.

این کار مرتبط با تحصیلاتتان است؟

مدرک دانشگاهی من کارشناسی ارشد مهندسی متالوژی است که از دانشگاه علوم تحقیقات دریافت کرده‌ام.

شما تنها خانمی هستید که در بخش اجرایی فعالیت دارد؟

بله؛ به‌خاطر علاقه شخصی‌ام به کار اجرایی است.

این نخستین تجربه‌تان در بخش نفت است؟

سال ۹۱ هم در پروژه سلمان مشغول فعالیت بودم.

در گوره – جاسک شرایط کار چگونه است؟

ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه صبح کار آغاز می‌شود و هفت شب هم پایان کار در زمان عادی است که البته ما عادی کار نمی‌کنیم و همه‌چیز در آنجا غیرعادی است.

صبح‌ها چه ساعتی حرکت می‌کنید؟

ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه از بوشهر حرکت می‌کنم.

شما استثنائاً در بوشهر زندگی می‌کنید؟

چون تنها خانم مجموعه هستم، بنابراین شرایط زندگی در کمپ سخت است و امکاناتی هم وجود ندارد، با اینکه اتاق در اختیارم گذاشتند، اما برای خودم مشکل بود. به همین دلیل، با هزینه شخصی در بوشهر خانه گرفته‌ام و زندگی می‌کنم.

آخرین بار چه زمانی به شهرتان شیراز رفتید؟

بیش از دو ماه پیش.

از شیراز تا اینجا چند ساعت فاصله است؟

چهار ساعت فاصله است، با این حال و با توجه به نوع کار فرصت و امکان سفر به شیراز را نداشته‌ام. در این پروژه هر بخش کار که به اتمام می‌رسد فکر می‌کنیم که فرصت چهار روز استراحت وجود دارد، اما مجدد در همان لحظه جبهه کاری جدیدی آغاز می‌شود که امکان رها کردن کار وجود ندارد. باید این را اضافه کنم که به‌دلیل اهمیت کار تیم ما شبانه‌روزی مشغول فعالیت هستند. من هم تا ساعت ۱۰، ۱۱ شب می‌مانم. بسیاری از همکاران لطف دارند و می‌گویند وقتی تو را می‌بینیم، انرژی می‌گیریم و می‌ایستیم و کار می‌کنیم که البته برای من برعکس است وقتی تیم را می‌بینم انرژی می‌گیرم و تلاش می‌کنم پابه‌پای آنها بیایم.

چند نفر در تیم شما مشغول ‌کار هستند؟

کار در این بخش از پنج نفر آغاز شد و به ۱۸۰ نفر رسید. در شرایط موجود و با توجه به اینکه حجم کار سبک شده و در مرحله راه‌اندازی و بهره‌برداری هستیم، ۷۰ نفر کار می‌کنند.

کار در این فضای مردانه و زمخت سخت نیست؟

سخت، اما شیرین است. نخست که فضای آن زمخت نیست. وقتی کار در سکو را آغاز کردم، بسیاری از همکاران مرد – به نظر من کسانی که چندان به کارشان علاقه ندارند – می‌گفتند کارش سخت و زمخت است و تو میان این همه آهن و فلز چه‌کار می‌کنی؟ واقعیت این است که ما به فضای کار زندگی می‌دهیم. در همین پروژه وقتی رشد یافتن، شکل گرفتن و به ثمر رسیدن آن را نظاره می‌کنیم، کار برایمان لذت‌بخش می‌شود. به همین دلیل است که می‌گویم پویا بودن را دوست دارم. همین پروژه که بخشی از آن را به همراه این گروه در حال انجام داریم، وقتی رشد و پیشرفت آن را می‌بینم، لذت می‌برم.

شما می‌توانستید در ستاد کار کنید. پیشنهاد کاری داشتید؟

برای خودم جذاب است که در فضای کارهای اجرایی که برایم قابل لمس است، حضور داشته باشم و تک‌تک لحظه‌های پیشرفت کار را ببینم. پیشنهاد برای کارهای دفتری هم داشتم، اما علاقه‌ای به پشت میزنشینی ندارم.

پس از این پروژه هم همچنان علاقه‌مند هستید در فعالیت‌های پروژه‌محور حضور داشته باشید؟

بله خواهم ماند.

آیا می‌توان به مشارکت بیشتر زنان در این قبیل پروژه‌ها و تکثیر خانم زمانی‌های دیگر امیدوار بود؟

بی‌شک همین‌طور است. من فکر می‌کنم دلیل اینکه بسیاری از زنان اکنون در کنار من نیستند، نتوانستن و ناتوانی آنها نیست، بلکه این اتفاق برایشان پیش نیامده است. موضوع مهم این است که باید این میدان به زنان داده شود تا بتوانند حضور یابند، البته هم‌اکنون برای بسیاری از مردان هم شرایط کار ایجاد نمی‌شود. حضور من هم از خوش‌شانسی و خوش‌اقبالی‌ام بوده است. در کارخانه هم که مشغول به‌کار بودم، همیشه اولویت با مردان بود و من می‌جنگیدم تا بتوانم خود را در بخشی ثابت کنم. این تصور که مرد نان‌آور خانواده است، پس جنس مرد برای گرفتن هر کرسی اعم از دفتری، اجرایی و … اولویت دارد، اشتباه است. به توانایی شخص کمتر توجه می‌شود. همین الان هم در بسیاری از بخش‌ها، اولویت با جنسیت است که این خیلی بد است. معتقدم، باید به زنان میدان داده شود. در میان دوستانم کسانی هستند که در همین حد انرژی دارند و علاقه‌مندند در صنعت فعال باشند، اما نمی‌دانم به چه دلیلی پا پیش نمی‌گذارند. شاید این فرصت برایشان پیش نمی‌آید.

فرصت برای حضور شما در این صنعت چگونه ایجاد شد؟

روزی که دفاع مقطع ارشد را داشتم، در مسیر بازگشت به تهران، به محض روشن کردن گوشی‌ام در هواپیما، یک تماس تلفنی داشتم. یکی از هم‌دانشگاهی‌هایم گفت که یک پروژه در خرمشهر است، تمایل داری در آن فعالیت کنی؟ درباره کار پرسیدم که گفتند کار روی سکوی نفتی است و باید همین الان نظرم را بگویم. فقط یک فرصت کوتاه به من داده شد تا با خانواده‌ام مشورت کنم که در نهایت تصمیم‌گیری به خودم محول شد. فردای آن روز بلیت گرفتم و به خرمشهر رفتم. محوطه کار، فقط یک زمین خالی بود و برایم توضیح دادند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. فضای کار به نظرم جذاب آمد و با توجه به تیم کاری و همکاران خوبی که داشتیم و حمایت‌هایی که از من شد، خیلی سریع در کار رشد کردم. البته که به من میدان داده شد. باید بگویم که من را هدایت کردند. همکاران و تیم خوبی داشتم. من را از هر جبهه کاری که شروع می‌کردم به سمت جبهه کاری جدید سوق دادند.

آینده کاری خود را چگونه می‌بینید؟

من کار پروژه را دوست دارم و علاقه‌مندم آن را ادامه دهم و در ادامه هم پیگیر پروژه‌ها، کارها و تجربه‌های جدید هستم هرچند به شرایط بستگی دارد و هیچ‌چیز قابل پیش‌بینی نیست، اما به‌دنبال پیشرفت هستم و هیچ‌وقت دوست نداشتم درجا بزنم و در موقعیتی که بودم، بمانم. در این پروژه هم امیدوارم از همه همکاران تجارب جدیدی آموخته باشم و بتوانم در موقعیت بالاتر از آن کمک بگیرم.

یک پیام به خانم‌ها بدهید.

اجازه بدهید من پیام را به آقایان بدهم که فکر نکنند فقط آنها می‌توانند در این عرصه‌ها فعالیت داشته باشند. بی‌شک خانم‌های زیادی هستند که توانایی فعالیت و نقش‌آفرینی در این عرصه را دارند که به همه آنها توصیه می‌کنم، پیشگام شوند و خودشان پیشنهاد بدهند. هیچ پیشنهادی از سمت صنعت برای خانم‌ها وجود ندارد؛ مگر اینکه کسی شانس داشته باشد. به آقایان هم پیشنهاد می‌کنم که به خانم‌ها فضای بیشتری برای کار و فعالیت بدهند.

Visited 5 times, 1 visit(s) today