خبر استان: نائب قهرمان پارالمپیک لندن و ریو گفت:تنها کار مسئولان ما این شده است که جلو مردم چند حلقه گل دور گردن ما بیاندازند و ۴ عکس با ما بگیرند و بروند.
به گزارش خبر استان،سجاد نیکپرست سیام شهریورماه سال ۱۳۶۵ در محله باباعلیشاه (قسمت تل گنبد) بندر گناوه به دنیا آمد. سجاد مادرزادی از ناحیه هر دو چشم کم بینا بود و والدینش از اینکه فرزندشان کم بیناست و از همان کودکی باید عینک بگذارد، بسیار غمگین بودند.
سجاد آرام آرام قد کشید و وارد دوره نوجوانی شد و از همین زمان شروع به ورزش کردن با همسالانش در محله و همکلاسیهایش در مدرسه شهید حر خسروی کرد.
آغاز دوران حرفه ای ورزش او مصادف با آشناییاش با هیئت نابینایان و کم بینایان شهرستان گناوه بود و وی از همان آغازین روزهای ورود به هیئت نابینایان و کم بینایان گناوه به رشته پرتاب نیزه علاقمند شد.
در همین دوره بود که با سید عرفان حسینی لیراوی دوست و رقیب و هم تیمی همیشگی خودش آشنا شد و شبانه روز با هم به تمرین کردن پرداختند.
اولین مربی سجاد نیک پرست خدر کشت ورز مربینام آشنای دو و میدانی هیئت نابینایان و کم بینایان استان بوشهر بود و چون در تمریناتش به خوبی درخشید و رکورد خوبی از خود به جای گذاشت مستقیما راهی مسابقات کشوری در مشهد مقدس شد و توانست در آنجا مقام نائب قهرمانی را از آن خود کند؛ این تازه آغاز درخشش ابر مرد محله بابا علیشاه بندر گناوه بود و تازه وارد دنیای قهرمانی شد که تا به حال نیز ادامه دارد.
او نیز بالاخره زیر فشارهای سهمگین مخارج زندگی شخصی و ورزشی قد خم کرد و با دلی پراز خون و صدایی لرزان که بوی گریه داشت از بیعدالتی در ورزش ایران، بیتوجهی مسئولان شهرستان، استان و کشور برای تامین یک شغل برای وی و مخارج سنگین برای ماندن در کورس قهرمانی گفت محال است کسی نام پارالمپیک را شنیده باشد و کمی ورزش معلولان را دنبال کند و نام ابرمرد پرتاب نیزه پارالمیک لندن و ریو را نداند و او کسی جز سجاد نیکپرست نیست که بعد از ۸ سال ماندن در کورس قهرمانی سکوت و بغضش شکستو به قول خودش دیگر باید چه کند که کسی به فریادش برسد.
چندین سال است با سجاد رفیق هستم و همیشه از وی می خواستم تا از کمبودها و مشکلات خودش در عرصه ورزشی برای سخن بگوید همیشه با حیا و نجابت جنوبی مثال زدنی اش لب فرو میبست و میگفت بگذار تا چیزی نگویم و می خواهم از هر گونه حاشیه به دور باشم و همین بود که کمتر از درددلیها و دغدغههای زندگی او در خبرها و گزارشها می نوشتم.
اما او نیز مانند بسیاری از هم قطاران ورزشی خود بالاخره زیر فشارهای سهمگین مخارج زندگی شخصی و ورزشی قد خم کرد و پس از سالها در نهایت با دلی پراز خون و صدایی لرزان که بوی گریه داشت از بیعدالتی در ورزش ایران، بیتوجهی مسئولان شهرستان، استان و کشور برای تامین یک شغل برای وی و مخارج سنگین برای ماندن در کورس قهرمانی در گفتگو با خبرنگار مهر در گناوه گفت.
سجاد نیکپرست در طول این سال ها همواره از هر گونه حاشیه برای ماندن طولانی مدت خود در کورس قهرمانی دوری کرد و همیشه از خوبیهای مسئولان گفت و گاهی لب به شکایت و گله از بیعدالتیها باز نکرد.
او تنها بر خدای خویش توکل کرد و جلو رفت تا اینهمه مدال رنگانگ برای کشورش از میادین مختلف بین المللی،آسیایی، جهانی و پارالمیپک به ارمغان آورد؛ ارمغانی که برای خودش به مانند شمار بسیاری از ورزشکاران در این ایران ما چیزی جز مصدومیت مداوم و درد و رنج مداوم از ماندن در کورس قهرمانی نداشت.
هیچ ادارهای یک هزار تومانی کمک نکرد
سجاد نیکپرست می گوید که از سال ۸۸ تاکنون عضو تیم ملی دو و میدانی جانبازان و معلولان ایران بوده است و همه هزینههای ورزشی وی در این مدت را خودش تامین کرده است و در شهر مشهد که از سال ۸۷ تا به حال برای انجام تمریناتم به آنجا می روم و همه هزینه ها با خودم بوده و هیچ ادارهای یک هزار تومانی در مورد هزینههای تمرینات و سایر هزینه های جانبی در آنجا به من نداده است.
در این مدت طولانی از عمر ورزشی من با این مدالهای رنگارنگی که برای کشورم به ارمغان آورده ام هیچ اداره ای تا به حال به من پیشنهاد کار نداده است و نزد نماینده مجلس، فرماندار شهرستان گناوه و … برای کار و تامین شغل رفته ام و هیچکسی در این زمینه نه تنها قول مساعد نداده بلکه اصلا قولی نداده اند.
۸ سال حرفی از دردها نزدم
۸ سال خاموش نشستهام و هیچ حرفی از کمبودها، بیعدالتیها، دردها، رنج ها و دل پر خونم از مصائبی که در این سال ها بر من و دیگر دوستانم گذشته حرفی نزدم و در هر مصاحبهای گفتم که مسئولان استان و شهرستان گناوه خیلی زحمت کشیدهاند ولی دیدم که حتی اینگونه با نجابت از آنها و عملکردشان نسبت به خودم یاد کردن نیز فایدهای ندارد.
سجاد در ادامه می گوید که پس از بازگشت از پارالمپیک لندن مسئولان شهرستان گناوه یک قطعه زمین به من دادند که زمین هم شاکی خصوصی داشت و نزدیک بود دادگاهی شوم و هنوز پرونده آن را نیز دارم و باید گفت در آن زمان با این توصیفات از عملکرد مسئولان هیچ چیزی به من داده نشد.
وقتی مسئولان وعدههایشان را فراموش میکنند
۶ ماه است که از مسابقات پارالمپیک ریو برزیل برگشتهام و در این مدت هیچکدام از مسئولان شهرستان گناوه و استان بوشهر کمک مالی به من به جز مدیرکل ورزش و جوانان استان بوشهر که ۱۲ میلیون تومان به من داده، ندادهاند.
وی تصریح کرد: شهردار گناوه به من قول داده است که درآمد یکی از زمینهای چمن مصنوعی گناوه به من برای تامین مخارج ورزشی و احیانا زندگی تعلق گیرد ولی تاکنون خبری نشده و گفتهاند بعد از تعطیلات عید قرارداد میبندیم.
نیکپرست در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر در زمینه اینکه از چه کشورهایی برای ادامه فعالیت ورزشی در آنجا و به میدان رفتن با نام آن کشورها پیشنهاد داشته اید، اضافه کرد: در این زمینه از استرالیا، آذربایجان و کشورهای عربی پیشنهاد داشتهام.
وی ابراز داشت: از استان های مختلف کشورمان نیز پیشنهاد داشتهام ولی به آنها گفتهام که تنها با نام شهرستان گناوه و استان بوشهر به نمایندگی از کشورم به میادین ورزشی خواهم رفت و هیچ پیشنهاد خارجی و داخلی را قبول نکردم اما با این وجود باز هم هیچ خبری از حمایت نیست.
دستفروشی در پیاده رو خیابان بسیج گناوه از روی تفریح و شکم سیری نیست و تنها برای تامین بخشی از مخارج روزمره است نیکپرست با اشاره به دستفروشی خود در پیاده رو خیابان بسیج گناوه افزود: قطعا این کار من از روی تفریح و شکم سیری نیست و تنها برای تامین بخشی از مخارج روزمره است و هدفم این است که مردم بدانند و فکر نکنند که دارند به من میرسند و پولهای آنچنانی میدهند و یا کاری به من دادهاند و بدانند که هیچ خبری نیست.
وی با اشاره به پاداش پارالمپیک و نحوه هزینه کرد آن تصریح کرد: پاداشی که برای پارالمپیک به من تعلق گرفته خرجی ۴ سال من برای خانواده و تامین مخارج مختلف ورزشی و زندگی شخصیام میشود و در این ۴ سال این پاداش نیز خرج میشود و اگر این پاداش به کار من جز برای تامین مخارج روزمره و ورزشی میآمد، این وضعیت امروز من نبود.
نیکپرست عنوان کرد: به نماینده مجلس، فرمانداری و … و اصلا همه جا نامه کتبی نوشته و بردم که آقا من بیکارم، شغل ندارم، مشکل مالی دارم، خرج خانواده را دارم و هیچ درآمدی جز این اندک درآمد ورزشی را ندارم ولی هیچکسی کمکی به ما نکرد.
به همه مسئولان گفتهام که بیکارم
وی بیان داشت: به تک تک مسئولان گفتهام و همه میدانند که من بیکارم و هیچ کاری به جز ورزش ندارم که تامین مخارج زندگی از محل ورزش بسیار بسیار سخت است و باید در این وادی قدم بگذاری تا بدانید که چه می گویم.
نیکپرست خاطرنشان ساخت: بیش از ۶ ماه است که از پارالمپیک ریو برگشتهام و در تردد میان محل کار این آقایان هستم و فریاد می زنم که آقا من بیکارم، کار ندارم، مشکل مالی دارم اما کدام یک از مسئولان این شهرستان حتی یک میلیون به من دادهاند؛ آقا من را لااقل به عنوان نگهبان یکی از دستگاههای اجرایی بگذارید و هیچ اشکالی ندارد حاضرم که در این بخش نیز شاغل شوم، این که دیگر کمترین خواسته است.
در خرج روزمره خود و خانوادهام ماندهام و از فشار بیکاری مستاصل شدهام و مگر تا کی میتوانم در کورس قهرمانی باشم وی همچنان با دلی مالامال از غصه و غم از بی مهریها گفت و افزود: حالا که رفتهام و دستفروشی میکنم و عدهای میگویند که به من پاداش دادهاند بدانید که تا اردیبشهت یا خرداد ماه امسال هیچ خبری از واریز این پاداش نیست.
نیکپرست متذکر شد: من اگر اندک پولی داشتم مثل سالهای قبل حرفی نمیزدم ولی الان واقعا فشار روی من است و در خرج روزمره خود و خانوادهام ماندهام و از فشار بیکاری مستاصل شدهام و مگر تا کی میتوانم در کورس قهرمانی باشم و واقعا تا کی؟ٍ من باید اینها را به چه کسی بگویم؟
وی بیان کرد: استاندار بوشهر و نماینده بوشهر، گناوه و دیلم در مجلس به من گفتند که یک جایزه ویژه که در شان شما باشد برایتان در نظر گرفتهایم و من از آنها می پرسم آن جایزه ویژه کجاست؟ همه استانها به ورزشکاران خود جایزههای آنها را اعطا کردهاند ولی این جوایز در استان ما کجاست؟ خدا میداند.
انگیزهای برای تمرین ندارم
نیکپرست خاطرنشان کرد: ۶ ماه است که هیچ تمرینی ندارم و هیچ انگیزهای هم برای تمرین کردن ندارم؛ چرا که هیچگونه حمایتی نشدهام و اردیبهشت ماه باید عازم مسابقات در کشور آذربایجان، خردادماه عازم مسابقات اسپانیا، تیرماه عازم مسابقات لندن و اردیبهشت ماه نیز باید رکوردگیری برای تیم ملی کنم ولی دریغ از اینکه در این ۶ ماه دو ساعت من تمرین داشته باشم؛ چرا که هیچ انگیزهای ندارم.
وی تاکید کرد: آخر به چه امیدی تمرین کنم وقتی دارد این وضعیت من است و مگر آخر این مدال آوری متاسفانه در کشورمان چیست؟ هیچکسی در این مدت بیش از ۶ ماه هیچ خبری از من نمیگیرد که اصلا آیا مردهای یا زندهای؟ هستی یا نیستی و تاکید میکنم در این زمینه هم هیچ خبری نیست.
تنها کار مسئولان ما این شده است که جلو مردم چند حلقه گل دور گردن ما بیاندازند و ۴ عکس با ما بگیرند و بروند نیکپرست ادامه داد: تنها کار مسئولان ما این شده است که جلو مردم چند حلقه گل دور گردن ما بیاندازند و ۴ عکس با ما بگیرند و بروند و میگویند همه کار برایش کردیم و این ماجراها سالهاست که تکرار مکررات برای ما شده است.
وی اضافه کرد: نمی دانم دیگر باید چه مدالی بگیرم و هر مدالی بگویند تا من بگیرم و مگر چه مدالی کم آورده ام.
نیکپرست با اشاره به مدال های رنگارنگ خود عنوان کرد: دو مدال آسیایی، دو مدال نقره پارالمپیک، ۴ مدال جهانی، بیش از ۱۰ مدال بین المللی، بیش از ۳۰ یا ۴۰ مدال کشوری در میادین مختلف گرفته ام و مگر باید چند مدال دیگر بگیرم.
وی اظهار کرد: یک ورزشکار یک دوره در اوج است ولی من ۱۰ سال است که در اوجم و کلا با هزینه خودم در اوجم در حالی که در بقیه جاها اینطور نیست و ورزشکار کمتر از جیب خود خرج میکند و شما مسئولی بیاورید که در این استان یک میلیون برای خرجی من داده باشد من قبول می کنم؛ ۱۰ سال در اوج بودن در حرف فقط آسان است.
دارنده مدالهای نقره پارالمپیک لندن و ریو افزود: تا همین چندی پیش من ورزشکار ملی پوش ایران دفترچه بیمه نداشتهام و در این زمینه با مشکلات بیشماری مواجه بودم تا اینکه یونس خسروانی مدیرکل فعلی تامین اجتماعی استان بوشهر مشکل بیمه من را بعد از سالها برطرف کرد و من قدردان همه مسئولانی هستم که حتی کمترین کاری برای من انجام دادهاند و نام آنها را همه جا میگویم.
نیکپرست اظهار داشت: به دلیل تمرینات سنگین و اینکه مدام در اردو یا … هستم یکساعت قبل از به دنیا آمدن فرزندم توانستم به گناوه بیاییم و در کنار خانوادهام باشم و دو سال بود که دخترم مرا نمیشناخت.
من هم آدمم، آهن نیستم، ما هم صبرمان حدی دارد، ۱۰ سال است که زندگی امان را روی ورزش گذاشتهایم. یکی در این سال ها به ما نگفت دستت درد نکند، زحمت کشیدی، یکی نگفت بیا این کمک مالی یا بیا برو سر فلان کار وی با بیان اینکه خیلی کارها برای ورزش پرتاپ نیزه معلولان ایران کردم تا همواره در میادین جهانی روی سکو باشیم تا این مدالها را برای کشورم به ارمغان آوردهام، ادامه داد: ۱۰ سال در به دری و زجر کشیدم و در این میانه خانواده کنار من نیز زجر بسیار به خاطر قهرمانی من کشیدند؛ اما آخرش به کجا رسیدم؟ به چی رسیدم آخرش؟ دلم به این ۴ تا مدال خوش باشد و آیا این انصاف است؟ این مدالها را اصلا به مسئولان می دهم.
دارنده مدالهای نقره پارالمپیک لندن و ریو گفت: من هم آدمم، آهن نیستم، ما هم صبرمان حدی دارد، ۱۰ سال است که زندگی امان را روی ورزش گذاشتهایم و به صورت حرفهای در حال ورزش کردن هستیم و ورزش قهرمانی شوخی نیست.
وی خاطرنشان ساخت: یکی در این سال ها به ما نگفت دستت درد نکند، زحمت کشیدی، یکی نگفت بیا این کمک مالی یا بیا برو سر فلان کار؛ هر جا هم که بودیم و رسیدیم گفتیم بچه گناوه ایم ولی مسئولان گناوه برای ما چه کردند؟
نیکپرست بیان داشت: دوره قبل از نماینده سابق مجلس می نالیدیم که چرا وقتی از پارالمپیک لندن آمدیم یک تشکر خشک و خالی از ما نکرد ولی این دوره از حجت الاسلام خدری دبیر کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی انتظار زیادی داریم؛ چرا که همشهری ماست و باید به داد ما برسد.
وی تصریح کرد: تنها مدال آور کم بینایان و نابینان کشور در دو و میدانی من بودم و کلا در پرتاب نیزه در پارالمپیک کسی در این سطح نداشتیم و بلندترین پرتاپ در ایران و پارالمپیک مال من بود اما به کجا رسیدم و جزو سه نفر برتر دنیا در رشته خودم هستم اما اینها را باید به چه کسی و چه جوری بگوییم که گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن داشته باشد؟
نیکپرست عنوان کرد: در پارالمپیک لندن از ناحیه آرنج حدود سه سال آسیب دیدگی داشتم و باز هم موفق به کسب مدال نقره در آنجا با این وجود شدم و در پارالمپیک ریو نیز از ناحیه کشاله ران مشکل داشتم و باز هم موفق به کسب مدال نقره پارالمپیک ریو شدم.
وی ابراز داشت: با وجود اینکه ابتدا برای مسابقات پارالمپیک ریو من را به مدت یکسال خط زده بودند ولی با هزینه خودم و تامین همه مخارج درمانی خودم را برای این مسابقات آماده کردم و غیرتم اجازه نداد و گفتم باید به پارالمپیک بروم و رفتم و خوشبختانه آنجا نیز مدال نقره پارالمپیک ریو را کسب کردم؛ اما ای کاش مسئولان اینها را بفهمند و بدانند اینها چه معنی دارد.
دارنده مدال های نقره پارالمپیک لندن و ریو گفت: حتی کل مسئولان انجمن دو و میدانی معلولان از من قطع امید کرده بودند که بتوانم به ورزش برگردم و نیاز به عمل داشتم و بسیار سخت با کمک مربی زحمتکشم که بسیار مدیون وی هستم کار کردم و واقعا از وی تشکر می کنم، تا آماده رفتن به این مسابقات شدم؛ همچنین رضا ابراهیم زاده نیز در این سال ها که رئیس هیئت جانبازان و معلولان استان بوشهر بودند بسیار برای ما زحمت کشیدند.
منبع:مهر