به گزارش ندای استان،با این حال شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید آقای گل پرسپولیسیها، در موقعیت انتقال به استقلال نیز قرار داشته و این سرعت دایی و پرسپولیس در انتخاب بوده که باعث شده تا او پیش از استقلال به پرسپولیس برود؛ این روایتی است که پدر مهدی طارمی در گفتوگو با محمدامین صیادی، همکار ورزش سه در بوشهر، ارائه میدهد.
صحبتهای علیرضا طارمی در این باره را در ادامه میخوانید:
* استقلالیها میگفتند چک سفید مینویسیم
ما یک سی دی برای استقلال فرستاده و یک سی دی برای پرسپولیس. پرسپولیسیها نگاه کرده بودند و استقلالیها همان موقع نگاه نکرده بودند. پرسپولیس تا دیده بود، گفته بود بیاید. به پرسپولیس رفت که تست بدهد و همانجا او را نگه داشتند و استقلالیها متوجه شدند. آن زمان سرمربی استقلال آقای قلعهنویی بود و تا متوجه شدند، چند نفر از استقلال به بوشهر آمدند؛ به خانه و سر زمین میآمدند و میگفتند چک سفید مینویسیم و… . گفتم دیر آمدید، ما تعهد اخلاقی داریم و با پرسپولیس صحبت کردیم و آنجا به تمرین میرود.
* سربازی نمیرفت، استقلال او را میبرد
مهدی قبل از خدمتش که به شاهین رفت اما متاسفانه ما یک ضربهای هم آنجا خوردیم که اینجا خودش مقصر بود. آن زمان که شاهین بود، که زدند و مهدی هم پنالتی گرفت. تیم شاهین به فینال جام حذفی آمد و همزمان به خدمتش نزدیک میشد. همان زمان گفتیم این تاریخ باید برای دانشگاه آزاد ثبت نام کنی، اگر نکنی باید به خدمت بروی. خیلی گفتیم اما خودمان هم آن دوره بوشهر نبودیم و در تهران کلاس مربیگری داشتیم و مهدی هم رفته بود خانه دوستانش و نرفت ثبتنام کند. جام حذفی هم یک ماه عقب افتاده بود و قشنگ به تاریخ خدمتش خورد. مهدی در فینال حضور نداشت، اگر بود، قطعا استقلال همان سال اول او را میبرد. مهدی اینجا به خودش ضربه زد. اگر ثبت نام کرده بود، مشکلی نداشت و میتوانست بازی کند و مشکلی نداشت.
* او میتوانست در رئال یا بارسا بازی کند
ما در هر تورنمنتی شرکت میکردیم، مهدی آقای گل میشد. خیلی خوب بود و ما مطمئن بودیم به درجه بالا میرسد. افق او روشن بود و مطمئن بودیم که میتواند در تیمهای مطرح دنیا بازی کند اما متاسفانه در ایران مشکلاتی سر راه ما بود که نتوانستیم آنطور که دلمان میخواست کار کنیم. اگر ما ۱۵ سال پیش مهدی را به خارج از کشور میفرستادیم، مطمئن باشید الان یا رئال بود و یا بارسا. او پتانسیلش را داشت و بازیکن باهوشی بود و تکنیک خیلی خوبی داشت. ما در این راه خیلی سختی کشیدیم، چون حق خوری زیاد بود. ما در خود بوشهر خیلی مشکل داشتیم و اذیت میشدیم، چون حقش ضایع میشد.