خبر استان:تو اِ کاسِم چه میدانی؟! فِکر کردی کاتلن؟ کاچاکچین؟! دزن؟! آدمکشن؟! او هم مال همیجن. تو که جمی نیسی!!!
خبر استان:تو از قاسم چی میدونی؟! فِکر کردی قاتلِ؟! قاچاقچیه؟! دزده؟! آدمکشه؟! اونم برای این مملکت زحمت کشیده. تو که خوزستانی نیستی!!! جنگ که تموم شده برگشتی سر خونه زندگیت.!!! ولی اون موقع تازه اول بدبختی ما بود.!!! نه کار بود؛ نه آب بود؛ نه برق بود …!
اگر اینترنت تان اجازه داده باشد قطعا” پی برده اید که این روزها در خوزستان چه خبر است. اگر نمی دانید بدانید که کارون هم از درد خوزستانی ها خجل است. در یک کلام، خونین شهر خوزستان از بی آبی م ت ش ن ج!!! است.
چندین کیلومتر این طرف تر به استان زر خیز بوشهر می رسیم. هفته ی قبل هم در برخی از شهرهای دشتستان هیاهویی به پا بود.
افتخار فوتبال ایران که خود زاده ی بوشهر است، به محض برگشتن به زادگاهش، شیرینی درخشش در جام جهانی را فراموش و او هم از بی آبی در هلیله و نیروگاه و بوشهر گفت. مهدی طارمی خطاب به مسئولین گفت: پشت سرتان نگاه کنید خلیج فارس است و مردم این جا سه روزی است آب ندارند.
این نجابت جنوبی است که از تشنگی می میرد ولی ذلت نمی پذیرد! شما ببخشید …! این شعار مال الان نیست. بر می گردد به زمان حمله ی پرتغال و انگلیس به ایران و رشادت های رئیسعلی دلواری و همرزمانش! بر می گردد به یورش بی رحمانه صدام به خرمشهر و مقاومت جانانه ممد و یارانش!
از نجابت جنوبی این را هم بگویم بد نیست. چرا که اگر نگویم شاید فکر بدی به سرشان بزند! و آن اینکه در وانفسای هلاکت از بی آبی در جم همایش می گیرند با عنوان …! اصلا” چه ربطی داشت؟! ربط نداشت ولی می خواستم بگویم که سکوتم از رضایت نیست! سکوتم از نجابت است.
از بی آبی و مشکلات عدیده و نجابت جنوبی چه بگویم که چون آب در هاون کوبیدن است. گوش اگر گوش مسئول و ناله اگر ناله ی من …
در یادداشتی از احسان محمدی(مولف)، به پلانی از فیلم ارتفاع پست که اصغر فرهادی فیلمنامه اش را نوشته و حاتمی کیا آن را ساخته اشاره شده بود.
در این فیلم نرگس (لیلا حاتمی) با لهجه آبادانی در دفاع از شوهرش قاسم که سعی کرد هواپیما را به سمت خارج! تغییر مسیر بدهد با بغض گفت: تو از قاسم چی میدونی؟! فِکر کردی قاتلِ؟! قاچاقچیه؟! دزده؟! آدمکشه؟! اونم برای این مملکت زحمت کشیده. تو که خوزستانی نیستی!!! جنگ که تموم شده برگشتی سر خونه زندگیت.!!! ولی اون موقع تازه اول بدبختی ما بود.!!! نه کار بود؛ نه آب بود؛ نه برق بود.!!!
… ننه یادته وقتی شاهین رو زائیدم قاسم چه حال و روزی داشت؟! یه آمپول نبود که به این بچه بزنه! اگه بود الان سالم بود! تو خیال کردی قاسم برای خوشگذرونی و عیاشی میخواد بره اونور آب؟! اونوقت که وقتِ خوشگذرونیش بود تو آبادان کنار جاده آب میفروخت؛ حمالی می کرد…”
حال و روز جنوب استان بوشهر بویژه شهرستان جم خیلی وقت است که به مثابه خوزستان و خرمشهر خوب نیست! جم چند سالی است که گرم، کم آب و نخلستان هایش خشکیده و بدنش تفتیده از بی رحمی های صنعت است.
هر چند که فیلم فرهادی روایتی از دردهای خوزستان و خرمشهر بود اما شباهت عجیبی به دیار ما خواهد داشت زمانی که جنگ برداشت گاز بین ما و قطر به پایان رسد. چه مصیبتی که بر سر نرود!
چند سال بعد …
نرگس جمی: تو اِ کاسِم چه میدانی؟! فِکر کردی کاتلن؟ کاچاکچین؟! دزن؟! آدمکشن؟! او هم مال همیجن. تو که جمی نیسی!!! گاز که تمام وُوی وارفتی سر خانه زندیت.!!! تازه اول بدبختی مانن.!!! نه کارن؛ نه اوون؛ نه باغن نه پارس جمن!!!
دی! تو یه چی اَش بگو … اگه شاهین ای همه بو گاز و اوو گند وانمیخوارد ایسه مریض بی؟
تو فکر کردی کاسم سی خوشگذرانی و عیاشی میخا بره اوول اوو؟! او موکع که وَخت خوشگذرانیش بی، خو تو جم اِ بیکاری وِرِ جاده نخود و باکله میفروخت؛ حمالی می کرد و بای سطل، اوو اِ مخاش می داد تا بلکی خشکا نوو…
… و در آخر اینکه آقا و خانم مسئول! جنوبی مذهب نجیبه. از نجابت جنوبی سوء استفاده نبر! والسلام.
سیف اله حسنی پور/ روزنامه نگار
