چوپانی که پزشک متخصص شد!
چوپانی که پزشک متخصص شد!

ندای استان:علی بهادر اهل روستای محمد جمالی بخش شبانکاره از توابع شهرستان دشتستان می‌باشد که در سن جوانی در کنار پدر و مادرش به چوپانی مشغول بود اما با پشتکار و دانشی که داشت امروز در کشور حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و در رشته پزشکی قبول شد و دستانش معجزه‌ای برای خانواده‌های زیادی شد.

به گزارش ندای استان،دکتر علی بهادر اهل روستای محمد جمالی بخش شبانکاره از توابع شهرستان دشتستان می‌باشد که در سن جوانی در کنار پدر و مادرش به چوپانی مشغول بود اما با پشتکار و دانشی که داشت امروز در کشور حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و در رشته پزشکی قبول شد و دستانش معجزه‌ای برای خانواده‌های زیادی شد.

خبرنگار فارس این‌بار به پای صحبت مردی نشسته است که دانش و دستانش امید را به میان بسیاری از خانه‌ها برگردانده است.

فارس: از خودتان بگویید؟

سال ۱۳۴۴ یا ۱۳۴۵ بود که وارد مکتب خانه روستای عباس آباد یا سرخره امروزی (یکی از روستاهای بخش شبانکاره) شدم اما اواسط یادگیری قرآن بود که سپاه دانش در روستای خودمان یعنی محمد جمالی راه اندازی شد اما مادر بزرگم مخالفم رفتنم بود و معتقد بود اول باید قرآن یاد بگیرم.

پدر و مادرم در کوه‌های منطقه مشغول چوپانی بودند و تصمیم گرفتم به سوی مادرم بروم و شناسنامه‌ام را بگیرم و در مدرسه سپاه دانش ثبت نام کنم بعد از مدتی مادربزرگم متوجه شد و پرونده‌ام از مدرسه روستایمان را گرفت و گفت باید ابتدا مکتب را به اتمام برسانی.

بعد از اتمام مکتب و طی کردن پایه‌های ابتدایی برای گذراندن کلاس ششم مجبور بودم به شبانکاره مراجعه کنم و هر روز در مسیر دوچرخه‌ام خراب می‌شد به طوری که کلافه شده بودم و بعد از مدتی پایه ششم در روستای دهداران راه اندازی شد و با توجه به مسافت کمتر به آنجا رفتم و بخشی از راهنمایی را به همراه پسر عمویم در گناوه و آبپخش گذراندیم.

آن زمان رشته تجربی و ریاضی هر دو در برازجان نبودند یکی در بوشهر بود یک رشته دیگر در برازجان که به دلیل وابستگی با پسر عمویم مجبور شدیم به کازرون برویم. بعد از پایان کلاس به دلیل دلتنگی برای خانواده‌ام و دوری از مادر و پدرم خود را به خواب می‌زدم تا مرحمی بر گوشه‌ای از دلتنگی‌هایم باشد.

به دلیل کسب نمرات خوب به پیشنهاد و حمایت‌های معاون مدرسه شاه پور وارد تیم علمی این مدرسه شدم و در مسابقات علمی استان فارس شرکت کردم و همراه با تیم علمی مدرسه‌ در طی دو سال مقام دوم و اول را کسب کردم. برای اولین بار در سال ۵۳ به اردوی رامسر رفتم و این اولین باری در زندگی‌ام بود که جنگل می‌دیدم.

فارس: آیا شما در ایام تابستان مطالعه هم می‌کردید؟

بهادر با خنده‌ای ملیح جواب می‌دهد یادم می‌آید دشتستان دچار قحطی شد و پدر و مادرم به همراه گوسفندان خود در منطقه دشت ارژن اطراق کردن و در تابستان مجبور شدم به کمکشان بروم در حالی که هم کلاسی‌هایم آن موقع با جدیدت به کلاس‌های تقویتی می‌رفتن و دروس خود را مرور می‌کردن و در همان سال سه هفته از شروع تحصیلی گذشته بود و بنده از درس عقب افتاده بودم آنقدر گریه کردم که دیگر پدرم مرا فرستاد تا به مدرسه بروم.

فارس: یادتان هست چه سالی پزشکی قبول شدید؟

معاون مدرسه‌مان حمایتم می‌کرد و یکبار تشویقم کرد تا در کنکور شرکت کنم اما بنده فکر می‌کردم مدرسه می‌رویم و بعد از اتمام، دیپلم می‌گیریم و هر کی به دنبال کارش می‌رود. معاون کتاب‌های آموزشی در اختیارم قرار داد و در امتحانات نهایی شهرستان کازرون رتبه اول را کسب کردم و سال ۵۵ بود که به عنوان ۱۰۰ دانشجوی پزشکی در دانشگاه اصفهان قبول شدم و ۱۰ نفر از این افراد پدرشان ارتشی بود و از امتیازاتی خاصی برخوردار بودند و در ادامه تخصص و فوفق تخصص جراحی اطفال را در شیراز گذراندم و در مسؤولیت‌های مختلفی در استان‌های فارس و کهگیلویه و بویر احمد به مردم خدمت کردم.

مطبم بقالی شده بود تعطیلش کردم

فارس: با توجه به فراهم بودن شرایط چرا حاضر نشدید به خارج از کشور برای کار بروید؟

در مقطعی از طبابتم سه الی چهار ماه مطبی باز کردم و بیماران مختلفی مراجعه می‌کردند و از نظر مالی نیز وضعیت‌های متفاوتی داشتند و شب‌ها در منزل فکر می‌کردم این پولی که از بیمارم در مطب گرفته‌ام شاید فرش خانه‌اش را فروخته باشد و وجدانم راحت نبود و مطب را به چشم یک بقالی می‌دیدم و تعطیلش کردم و تمام وقت در خدمت دانشگاه شدم و همیشه دوست داشتم اگر به جایی رسیدم درخدمت مردم سرزمینم باشم. بنده در این کشور رشد و بزرگ شده‌ام و تحصیل کردم و افتخار می‌کنم بتوانم کاری برای جامعه‌ام انجام دهم.

فارس: با توجه به وجود منابع عظیم نفت و گاز در استان بوشهر چرا در حوزه درمانی و پزشکی استان بوشهر وضعیت مطلوبی ندارد؟

کمبود امکانات پزشکی مربوط به بوشهر نیست و یکی از دلایل توزیع ناعادلانه برخی امکانات به دلیل فشارهای برخی مسؤولان و نمایندگان است و اجازه نمی‌دهند وزارت بهداشت بر اساس چارچوب و سیاست‌های ترسیم شده خود حرکت کند؛ بنده در مقطعی رئیس دانشگاه علوم پزشکی فارس را عهده دار بودم متاسفانه برخی خواسته‌های نابه جا بود و امروزه می‌بینیم در برخی نقاط کشور بیمارستان‌هایی ساخته می‌شود که توجیه پذیر نیست و پزشکی هم حضور پیدا نمی‌کند بجای اینکارها چند دستگاه آمبولانس خریده شود بهتر است و مسؤولان نباید بر روی وزارت بهداشت فشار وارد کنند.

فارس: با توجه به جایگاه و محبوبیتی که در میان مردم داشتید آیا دوست نداشتید وارد سیاست شوید؟

هیچ زمانی به حضور در عرصه سیاست و این حوزه فکر نکرده‌ام و معتقدم باید در حوزه تخصصی خودم کار و فعالیت کنم تا بتوانم برای جامعه مفید باشم و اگر می‌خواستم اقدامی مؤثر کنم باید به دنبال بهبود وضعیت محیط خودم باشم.

 

فارس: اگر بخواهیم از پزشکان جدید جامعه یک فاکتور بگیریم دیدگاه تون چیه؟

نگاه کنید به طور کلی پزشکان جدید آمریکایی تربیت شده‌اند و وابسته به تجهیزات هستند و بدون وسایل نمی‌توانند تشخیص یا اظهار نظر کنند؛ تعداد دانشگاه‌ها زیاد شده است، تعداد دانشجویان ما نیز زیاد شده است اما تعداد اساتید کم است و تناسب وجود ندارد و همین مسائل باعث می‌شود دانشجو از اینکه استاد تمام وقت در کنارش باشد محروم می‌شود و ضعف علمی برای دانشجویان ایجاد می‌گردد و بهتر است در حقوق اساتید توجه ویژه‌ای شود تا پزشکان آینده بتوانند با بار علمی خوبی وارد جامعه شوند.

فارس: اگر پزشک نشده بودید دوست داشتید در چه شغلی فعالیت می‌کردید؟

قبل از پزشک شدنم با توجه به حضور مهندسین ایرانی و خارجی در مناطق جنوب کشور برای اکتشافات نفتی و بهره برداری علاقه داشتم یا مهندس نفت یا خلبان شوم؛ خلبانی هم خیلی دوست داشتم اما دیگر پزشک شدیم.

فارس: همسر و فرزندان شما به چه شغلی مشغول هستند؟

الحمدالله هر سه فرزندم پزشک هستند و امیدوارم همواره برای مردم مفید باشند یکی از آن‌ها پزشک عمومی یکی دیگر دندان پزشک و یکی دیگر هم در حوزه گوارش فعالیت می‌کند و همسرم نیز دبیر بود.

فارس: با توجه به حضور شما در عرصه‌های مختلفی مدیریتی علوم پزشکی آیا ادغام علوم پزشکی با وزارت علوم منطقی هست؟

نگاه کنید نباید یک چیز را خراب کنیم یا یک چیز را درست کنیم بلکه باید ترمیم کنیم ادغام علوم پزشکی با وزارت علوم را صحیح نمی‌دانم زیرا ممکن است تعامل و ارتباط‌ها خوب نباشد بلکه باید اساتید پزشکی تمام وقت باشند در کنار اینکه حقوقشان مطلوب‌تر شود و یقیناً همان طور که عرض کردم شاهد افزایش بار علمی خواهیم شد و اگر فیلد آموزشی درست شود نیازی به ادغام نیست و این همه راه نیز نخواهیم رفت.

فارس: به فوتبال هم علاقه‌ای دارید؟

راستش فوتبال هر از گاهی می‌بینم اما در تیم‌های ایرانی طرفدار پرسپولیس هستم و البته با تمام احترام برای هواداران استقلال؛ و در تیم‌های اروپایی نیز به دلیل بازی قشنگ و جالب مسی طرفدار بارسلونا بودم اما متاسفانه این بازیکن دیگر در این تیم نیست و خوشحالم زمزمه برگشتش را شنیده‌ام.

فارس: به چه غذایی علاقمند هستید؟

بهادر با خنده‌ای ملیح پاسخ می‌دهد عاشق للک بادمگون برازجونی هستم و ارادت من نسبت به مردم شهرستان و استانم و جنوب کشور باقیست.

Visited 7 times, 1 visit(s) today