ندای استان:فاطمه کرم زاده تیرانداز ۲۳ساله و المپیکی کشورمان با ۳۳ مدال به عنوان پرافتخارترین ورزشکار استان بوشهر محسوب میشود که در خانوادهای ورزشکار به دنیا آمده و علیرغم سن کم خود رسیدن به بزرگترین رویداد جهان المپیک توکیو را نیز تجربه کرده ولی طلای این تورنمنت سقف آرزوهای این ورزشکار بوشهری است.
به گزارش ندای استان؛ در واپسین روزهای تابستان گرم و شرجی بوشهر در کوچه پس کوچههای محله قدیمی ولی با صفای صلح آباد مهمان خانواده یک دختر قهرمان بودیم که بارها با سن کم خود توانسته پرچم پرافتخار کشورمان را به اهتزاز درآورد و نام ایران و دیارش بوشهر را در عرصه ورزش زنده نگه بدارد و امروز پرافتخارترین ورزشکار شهرمان محسوب میشود که کسب ۳۳ مدال رنگارنگ گواهی این ادعاست ولی یک مدال خوش رنگ از المپیک در این بین جای خالی دارد که شک نداریم با پشتکاری که از بانوی قهرمان شهرمان سراغ داریم آن مدال نیز کسب خواهد شد.
با استقبال گرم خانواده فاطمه کرم زاده تیرانداز پرافتخار شهرمان روبرو شدیم که این خانواده چهار نفره دو دختر قهرمان را تحویل جامعه داده یکی امروز در عرصه ورزش در المپیک و دیگری در عرصه هنر و در کشور ترکیه افتخار آفرینی میکنند. خانهای که صفا و صمیمت بر در و دیوار آن به خوبی نمایان بود و وقتی به مدالهای خوش رنگ دختر قهرمان قصهمان که با هنرمندی خاصی بر روی دیوار اتاقش قاب کرده بود حس غرور و افتخار کردیم.
مادر فاطمه که مثل یک قهرمان پا به پای دخترانش از بدر تولد تا قله افتخارات کنار آنها بوده و دغدغه فرزندانش را در طول مصاحبه ما با دخترش به خوبی حس میکردیم و پدری مهربان که علاوه بر اینکه یک ورزشکار بوده یک هنرمند قهار هم است و شکارچی ثبت لحظه هاست و زندگیش با هنر و دوربین گره خورده و به مردم شهرش خدمت میکند.
با متانت خاصی قهرمان۲۳ساله شهر و دیارمان روبروی ما نشست و سوالات ما را با صبر و حوصله جواب داد و از خاطرات تلخ و شیریناش و سختیهای زیادی که در این راه پر پیچ و خم کشیده تا به سر قله صعود رسیده گفت و چه بسا ناحقیهای هم که در حقش شده بود ولی قهرمانانه ایستاد و به افق موفقیت خیر شد تا به هدفش رسید.
مادرم مشوق اصلی من در این رشته بود
دغدغههای مادر فاطمه برای پرورش دختر قهرمانش به خوبی از صحبتهایش مشخص و رسا بود و اظهار کرد: مادرم پس از آن ثبت نام شیرین در کلاسهای تابستانی مشوقم بود و در این راه سخت و طاقت فرسا پدرم نیز به خوبی حمایتم کرد و این حمایتها همچنان و بلکه بیشتر ادامه دارد و به من انگیزه دو چندان میدهد.
یک سال پس از شروع، در یک رقابت رسمی شرکت کردم
شور و انگیزه خانم کرم زاده خیلی زود برای موفقیت فوران کرد و یک سال از شروعاش در تیراندازی نگذشت که وارد آزمون سخت این رقابتها شد و در این خصوص عنوان کرد: اولین بار در رقابتهای رسمی و آزاد تهران شرکت کردم و گرچه آخر شدم ولی این رقابتها در مقطه بزرگسالان برگزار شد و آن موقع من رده سنیام نونهالان بودم و پس از آن در لیگ دو کشور شرکت کردم و برای شروع تجربه خوبی کسب کردم.
حس کسب اولین طلا را بروز ندادم
دختر المپیکی ما از خونسردیاش و کسب اولین مدال طلای رشته مورد علاقهاش هم چنین اظهار کرد: اولین مقام را در سال ۹۰ با کسب طلای نوجوانان ایران در سمنان کسب کردم که ۱۳ساله بودم. گرچه اولین مقام من بود ولی هیچ وقت حس خوشحالیام را بروز ندادم و به نوعی به من میگویند دختر بیاحساس (با خنده) و بیشتر خوشحالیام را درون خودم میریزم و کسب این مدال به من انگیزه دو چندانی داد.
تیر اول را با مقاومت زدم
فاطمه کرم زاده که حالا دنیای حرفهای این رشته جذاب ورزشی را به خوبی حس میکرد از حضورش در اولین باشگاهش هم بیان کرد: باشگاه مقاومت تهران اولین تیمی بود که کارم را به صورت جدی شروع کردم و این تیم در لیگ برتر تیراندازی حضور دارد و به غیر از یک بار هنوز هم همکاریام با این باشگاه ادامه دارد.
طلایی داستان ما از همان بچگی قهرمانی را در سر میپرواند و از همان زمان ثبت نام افق موفقیت و قهرمانی را برای خود ترسیم کرده بود و از آرزویهای دوران بچگیاش در ورزش چنین عنوان کرد: برای شروع هر کاری باید هدفگذاری کرد و در واقع نمیتوان بدون هدف موفق بود و من هم از این امر مستثنی نبودم و از همان ابتدا که خودم را در این رشته شناختم رسیدن به المپیک را هدف گرفتم و این آرزو از زمانی قوت گرفت که به صورت حرفهای تیراندازی را دنبال کردم.
با مربیان تیم ملی به روز شدم
برای شروع در ورزش نقش مربی تعیین کننده است زیرا با بهره گیری از تجارب و دانش آن میتوان راحتتر به موفقیت رسید که خانم کرم زاده از نقش اولین مربیاناش در این رشته هم گفت: با بچههای هیات بوشهر و آقای مردانی کار را شروع کردم ولی به طور رسمی اولین مربیانم از تیم ملی بودند چون با توجه به اینکه هرساله قوانین جدیدی در این رشته وضع میشود با مربیان تیم ملی به روزتر شدم.
به من گفتند فکر نمیکردیم یک تیرانداز حرفهای شوید
فاطمه گزارش ما، خیلی زود توانست پیراهن مقدس تیم ملی را بر تن کند و از خاطرات شیرین این پیراهن هم چنین بیان کرد: ۶ ماه پس از اینکه به صورت حرفهای شروع کردم به اردوی تیم ملی دعوت شدم و با آقای آجرلو و سپس خدابنده لو شروع کردم که الان به من میگویند فکر نمیکردیم شما تیرانداز شوید چون خیلی آرام و ساکت بودم.
وی تصریح کرد: آن موقع یک بچه ۱۱ساله بودم و حس درست و واقعی از حضور در تیم ملی نداشتم و نمیدانستم قرار است چی بشود و به کجا برسم ولی به مرور زمان این درک را پیدا کردم و برای خودم در رشته تیراندازی هدفگذاری کردم.
اولین مدال بین المللیام را در کویت به هدف زدم
فاطمه کرم زاده که به خوبی داشت پلههای ترفی را طی میکرد در سن ۱۵ سالگی مرزها را در نوردید و از گام نخست حضورش در رقابتهای بین المللی هم عنوان کرد: اولین حضورم در سال ۹۲ در رقابتهای آسیایی کشور کویت بود که موفق شدم مدال برنز بگیرم.
وی یادآور شد: کسب این مدال بین المللی مرا به یک خودباوری رساند که میتوانم مقامهای بالاتری در تیراندازی کسب کنم و بنابراین تلاشم را دو چندان کردم تا آنچه که در ذهنم است برسم و تمریناتم را بیشتر و با جدید خاصی دنبال کردم.
رسیدن به آرزوهایم را در ۱۶ سالگی حس کردم
انگیزههای فاطمه برای موفقیت ما را بیشتر مشتاق کرد که در چه سنی متوجه این شد که میتواند و ایمان دارد که به آرزوهای که در ذهنش پرورش داده برسد که گفت: در سال ۹۳ تقریباً ثابت تیم ملی شدم وآنقدر رکوردم بالا رفته بود و در حالی که با مقطع بزرگسالان در رقابتها بودم مدال نقره تیمی را در جهان گرفتیم که برای اولین بار در تاریخ تیراندازی ایران رقم خورده بود و این اعتماد به نفسم را بالا برد و حس خوبی داشتم که میتوانم رکورد بزنم و به سقف آرزوهایم برسم.
طلای المپیک قله هدف اصلی آرزوهایم است
خانم کرمزاده که با حضور در المپیک به خودباوری خوبی رسیده پا را فراتر میگذارد و حالا با تفنگ و شلیکهای طلاییاش میخواهد طلای المپیک را نیز هدف بگیرد و در همین رابطه هم اظهار کرد: گرچه حضور در المپیک یکی از آرزوهای ورزشیام بود ولی حالا که به این مرحله رسیدم تلاش و تمریناتم را دو چندان خواهم کرد تا طلای خوش رنگ این تورنمنت بزرگ جهان را کسب کنم و به سقف آرزوهایم برسم و زحمات خودم، خانوادهام و تمام کسانی را که دغدغهام را داشتهاند جبران کرده باشم.
دوست دارم در باشگاههای آلمان تیر بزنم
المپیکی تیراندازی کشورمان که نگاهی حرفهای به این رشته دارد دوست دارد تجربه حضور در باشگاههای حرفهای اروپا را نیز داشته باشد و خود در این مورد عنوان کرد: حضور در باشگاههای حرفهای اروپا را دوست دارم چون امکانات در آنجا قابل مقایسه با ایران نیست و کشورهای مثل آلمان و روسیه در این رشته صاحب سبک هستند که البته در گذشته کشورهای آسیایی مثل هند حرفهای زیادی برای گفتن داشتند ولی در رقابتهای اخیر اروپاییها بالاتر از کشورهای آسیایی قرار گرفتند.
وی ادامه داد: دوست دارم در باشگاههای آلمان تمرین کنم چون که در رشته ۵۰ متر در ایران ما فشنگ نداریم و اگر هم بخواهیم وارد کنیم محدودیت داریم و برای انجام یک رقابت باید تقسیمبندی کنیم ولی در آلمان تعداد سالنها خیلی زیاد است و رقابتهای ۵۰ متر برگزار میکنند ولی در ایران یک سالن داریم که در مجموعه آزادی است که آن هم به روز نیست و در تمرینات خطا زیاد داریم.
شیرینترین خاطرهام در کویت رقم خورد
کرم زاده با وجود سن کم در این رشته خاطرات شیرین و تلخ زیادی از خود به ثبت رسانیده که وی به یکی از شیرینترین خاطراتش اشاره کرد و گفت: سال ۹۵ در رقابتهای کشور کویت تیم ایران میبایست به میدان برود ولی قبل از آن بچههای بزرگسالان و جوانان را به دلیلعدم فشنگ در ایران به اردوی خارج فرستادند و ما در ایران بدون فشنگ تمرین کردیم و تمریناتی کاملاً متفاوت با بازیکنان اعزامی داشتیم و همانطور که مستحضرید سلاح با فشنگ لگد دارد و بدون فشنگ این عمل را ندارد.
وی ادامه داد: وقتی وارد مسابقات شدیم من از آنهایی که در اردوی خارج با فشنگ تمرین کردند رکورد بالاتری زدم و طلا گرفتم و در سه وضعیت هم نقره گرفتم و در حالی که این اولین مسابقه وضعیت و درازکش من بود که در پایان مسابقات چهار طلا و یک نقره کسب کردم.
رقابتهای ریو تلخترین خاطراتم بود
میتوان از خاطرات تلخ هم درس گرفت و پختهتر شد گرچه هیچ ورزشکاری از این خاطرات دل خوشی ندارد ولی میشود به آن از دیدگاه روانشناسی هم به آن پرداخت تا هیچ وقت یا کمتر تکرار شود که خانم کرم زاده در این خصوص میگوید: سال ۹۵ و پس از اینکه در رقابتهای کشور کویت پنج مدال گرفتم مربی به من زنگ زد و گفت بیا رشته تفنگ خفیف تمرین کن و منم قبول کردم و فقط گفت وسایل مسابقه را هم با خودت بیار که رفتم تمرین کردم و رکورد خوبی هم زدم.
وی در ادامه افزود: یک روز قبل از اعزام آخرین مسابقه کسب سهمیه ریو دیدم اسم من جز تیم ذخیره است وقتی ماجرا را جویا شدم گفتند شما کم تجربه هستید ولی برای کسب تجربه شما را اعزام میکنیم و دو روز قبل از رقابتهای ریو در جلسهای که داشتند حتی اسمم را از لیست ذخیرهها هم خارج کردند و من در روز مسابقات در خیابان به گشت و گذار میپرداختم و خیلی ناراحت بودم چون هیچ تجربهای کسب نکردم.
ناحقیهای زیادی از سوی فدراسیون دیدم
ورزشکار تیرانداز کشورمان از ناحقیهای که در این رشته صورت گرفت گلایههای داشت و حتی این حقخوریها روی رفتار ورزشکار جوان ما هم تأثیر گذار بوده و در این خصوص گفت: اواخر که خانم هاشمی آمدند به لحاظ رکوردی و پیشرفت هیچ مشکلی نداشتم ولی قبل از آن یکسری ناحقیها صورت میگرفت که باعث میشد انتخابات اشتباه در فدراسیون مرا از حقم دور کند و افرادی که دعوت میشدند بر اساس رکورد نبود و به واسطه علاقه مربی با ورزشکار بود که دوست داشتن افراد خاص را اعزام کنند.
وی تصریح کرد: افرادی که در گذشته افتخاراتی داشتند و این ذهنیت اشتباه را داشتند که همان شخص بر اساس تجربه میتواند دوباره رکورد بزند و عملکرد خوبی داشته باشد ولی در حالی که اینطور نیست و اگر به طور مثال رکورد من ۶۳۰ است مشخص نیست تا یک ماه آینده بالاتر یا پایینتر از این عدد را بزنم ولی متاسفانه فدراسیوننشینها چون اطلاعات کافی نداشتند انتخابات خوبی هم نداشتند و ما در آن دوره مدالی هم کسب نکردیم ولی با پافشاری خانم هاشمی من اعزام شدم و توانستم سهمیه المپیک را کسب کنم.
نگاه رسانهها به تیراندازی متفاوت است
فاطمه کرم زاده گرچه علاقهای به رسانهای شدن ندارد و این هم از شانس خوب خبرگزاری بود که به ما اجازه مصاحبه داد و شاید هم در این مورد حق دارد چون معتقد است رسانهها به این رشته توجهای ندارند، عنوان کرد: رشته تیراندازی رسانهای نمیشود و کسی در ایران شناختی از نحوه برگزاری این رقابتها ندارد ولی در مورد رشتههای مثل فوتبال، کشتی، والیبال و بسکتبال نگاهها متفاوت است گرچه من از رسانه فراری هستم (با خنده) ولی در خارج اهمیت زیادی به همه رشتههای ورزشی داده میشود.
وی در ادامه افزود: پس از کسب مدال طلا پنج، شش نفری تماس میگیرند و مصاحبه میکنند ولی پس از آن این کار تا حتی دو سال متوقف میشود و خبری نمیشود و ارتباط رسانه با ورزشکار همیشه بطور مداوم در جریان نیست و دقیق نمیدانم این ضعف از کجاست در حالی که فینال تیراندازی از هیجان خاصی برخوردار است که اگر از تلویزیون پخش شود بازخورد خوبی خواهد داشت.
با یک سوپرایز شیرین تیراندازی را شروع کردم
دختر قهرمان داستان ما که متولد آذر ۱۳۷۷ میباشد از داستان جالب علاقهاش به تیر اندازی گفت: ورزش را در حالی از ۱۰ سالگی شروع کردم که علاوه بر پدر و مادرم که ورزشکار هستند عموهای من نیز در رشته بسکتبال حضوری فعال و حرفهای دارند و این حس مرا برای موفقیت بیشتر دو چندان میکند.
وی در ادامه اضافه کرد: پس از پایان کلاس چهارم دبستان و در حالی که در جریان نبودم مادرم دستم را گرفت و در کلاسهای تابستانی و در رشته تیراندازی ثبت نام کرد و یک سوپرایز بزرگ شدم و در آنجا جرقه موفقیت در وجودم زده شد و در کل علاقه من در بچگی از جایی رقم خورد که اسباب بازی من تفنگ و شمشیر پلاستیکی بود گرچه خانواده برای من نمیخریدند و میگفتند دختر هستی و باید با عروسک بازی کنی و البته به رشته شمشیر بازی هم علاقه داشتم ولی این ورزش در بوشهر فعال نبود.
یک تیرانداز روسی الگوی ورزشیام است
هر ورزشکاری در هر رشتهای الگوی دارد که تلاش میکند روزی به سطح آن یا حداقل نزدیک به آن برسد که وی در این خصوص به خبرنگار فارس گفت: در رشته ورزشیام الگوی خاصی نداشتم ولی در اواخر که در رقابتها شرکت کردیم یک تیرانداز روسی بنام سرگئی کامینیسکی فوق العاده بود که به عنوان الگوی خودم قرار دادم که در المپیک توکیو و در رشته ۵۰ متر نقره گرفت.
علاقه زیادی به چشم پزشکی دارم
دختر قهرمان گزارش ما اهداف زیادی برای موفقیت در زندگی در سر داشته که وقتی خبرنگار ما از وی سوال میکند که اگر ورزشکار نمیشدید چه حرفهای را انتخاب میکردید اظهار کرد: دوست داشتم درسام را در رشته پزشکی ادامه بدهم چون علاقه خاصی به چشم پزشکی دارم ولی در حال حاضر تربیت بدنی میخوانم و از دو رشته برای موفقیت یکی را باید انتخاب کرد و دو بار هم که چشمم را عمل کردم به جای اینکه بترسم بیشتر کنجکاوی در کار دکتر میکردم.
از انتخاب تیراندازی پشیمان نیستم
با وجود اینکه این رشته کمتر در کشورمان دیده میشود و به آن پرداخته میشود فاطمه از انتخاب آن پشیمان نیست و در این خصوص میگوید: چرا من باید رشتهای را انتخاب میکردم که علاقهای ندارم ولو اینکه آن رشته پرطرفدار باشد و کانون توجهات رسانهها باشد ولی رشتهای انتخاب کردم که از دوران بچگی علاقمند بود و از انتخاب تیراندازی اصلاً پشیمان نیستم.
حمایت مسئوولین متفاوت است
دختر المپیکی و پرافتخار ورزش کشور و استان بوشهر از نگاه متفاوت مسوولان هم گفت: قبل از کسب سهمیه المپیک حمایت از من در حد صفر بود ولی پس از راهیابی به المپیک حمایت مالی و معنوی نصفی از من انجام شد که انتظار داشتم بیشتر از اینها باشد. من در گذشته خیلی از مدالها را برای اولین بار برای کشور و استان کسب کردم ولی مسوولان اطلاعاتی در این خصوص ندارند.
وی یادآور شد: در سطح کشور و قبل از آمدن خانم الهام هاشمی وقتی اسم فاطمه کرم زاده میآمد همه میگفتند رتبه هفتادهم را کسب میکند ولی وی از من حمایت کرد و جواب هم دادم.
مخارج تیراندازی سنگین و به قیمت یورو است
نگاه متفاوت تیراندازی با سایر رشتهها را میتوان به خوبی حس کرد که در رشتهای مثل فوتبال از صفر تا صد با باشگاه میباشد و حتی قرارداد مالی خوبی هم به امضاء میرسانی که در تیراندازی اینطور نیست و بیشتر مواقع هزینه خرید وسایل سخت افزاری و حتی سفر هم با خود تیرانداز است که خانم کرم زاده از هزینههای هنگفت آن اظهار کرد: قبل از کسب سهمیه هزینه خرید وسایل با خودم بود که خرید آنها با توجه به قیمت بالا خیلی سخت بود و کسی هم کمک نمیکرد و اگر کسی هم میخواست کمک کند آنقدر معطل میکرد که قیمت یورو بالا میکشید و میبایست مبلغ زیادی روی آن میگذاشتم.
وی تصریح کرد: قیمت یک سلاح تفنگ بادی با توجه به اینکه باید بروزرسانی شود از دو هزار ۴۰۰ شروع میشود تا ۴ هزار یورو که این هزینه خیلی بالایی است ولی بعد از کسب سهمیه، فدراسیون با درخواست مربی وسایل ورزشکار را بنا به صلاح و تشخیص خریداری میکند.
زیباترین عکسم در ISSF منتشر شد
فاطمه کرم زاده وقتی با سوال خبرنگار ما مبنی بر زیباترین تصویری که از شما در مسابقات رسمی در سایتهای خارجی منتشر شده مواجه شد بیان کرد: زیباترین عکس در رقابتهای کره جنوبی در سال ۹۸ توسط سایت فدراسیون جهانی (ISSF) منتشر شد که خیلی زیبا بود.
در پایان مصاحبه با بدرقه گرم خانم کرم زاده و حتی همسایگان این دختر قهرمان، محله باصفای صلح آباد را ترک کردیم ولی همان جا آرزو کردم یک بار دیگه برای مصاحبه برگردم و آن زمان موقعی باشد که فاطمه مدال طلای المپیک را کسب کرده و آن را بالای سر همه مدالهای رنگارنگ در اتاقش نصب کرده باشد و مطمئنم برای برآورده شدن حتی آرزوی ما هم این موفقیت را به دست خواهد آورد چون ما هم به تواناییها و پشتکارش ایمان دو چندان داریم و خواهیم داشت.
- منبع خبر : فارس