خبر استان:چغادک در ۱۰۰ سال اخیر شاهد حوادث بسیاری از جمله مقابله ی مبارزان جنوب با نیروهای اشغالگر انگلیس بوده است و در دو نوبت مورد حمله ی نیروهای انگلیسی قرار گرفته وتخریب شده است.
به گزارش خبر استان،چغادک در ۱۰۰ سال اخیر شاهد حوادث بسیاری از جمله مقابله ی مبارزان جنوب با نیروهای اشغالگر انگلیس بوده است و در دو نوبت مورد حمله ی نیروهای انگلیسی قرار گرفته وتخریب شده است.
در مورد معنی کلمه ی چغادک و تاریخچه آن چندین نقل قول وجود دارد
نقل قول اول این است که در زمان جنگ جهانی اول(۱۲۹۷-۱۲۹۳) وحضور ارتش آلمان در منطقه،محلی که هم اکنون شهر چغادک در آن قرار دارد،در آن زمان به عنوان آخرین نقطه ی حضور ارتش آلمان است و در اصطلاح آلمانی چغادک به معنی(پایان راه) است: وبعداٌ این کلمه در بین افراد بومی به چغادک معروف شده است.
نقل قول دیگر که به زمان های دور تر از آن برمی گردد،به این معناست که((چغا))به معنی((تل وتپه)) و((دک))به معنی((بی آب وعلف))است،که بر روی هم به معنی((تپه ی خشک وبی آب وعلف)) است که به تپه های خاکی قسمت شمال شرقی چغادک(پارک بازی فعلی) اشاره دارد.
بار اول با شروع جنگ جهانی اول هرچند ایران اعلام بی طرفی نمود،اما انگلستان در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۲۹۳ شمسی بوشهر را اشغال نمود.
همزمان با نبرد شهید ((رئیس علی دلواری)) با قوای اشغالگر نیروهای وی و((خالو حسین دشتی)) و ((شیخ حسین چاهکوتاهی)) در گرگور و نیروهای ((زایر خضرخان تنگستانی)) در پهلوان کشی،اردو می زدند وحملات خود را متوجه اشغالگران می نمودند.
در آن زمان ((غضنفرالسلطنه ی برازجانی)) با ((اسماعیل خان شبانکاره ای)) و((حیدرخان بندر ریگی)) دو خائنی که به تحریک انگلیسی ها در جنگ با وی بودند،مبارزه می نمود که پس از فراغت از جنگ با ختئنین،به طرف((بست چغادک)) حرکت کرد.
پس از شهادت رئیسعلی دلواری در روز ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ شمسی در تنگک،دشتستانی ها،دشتی ها وچاهکوتاهی ها جبهه ی خود را به چغادک منتقل نمودند تا از پیشرفت قوای دشمن اشغالگر که قصد تصرف شیراز را داشت،جلوگیری نمایند.
مجاهدین مبارز در اراضی غرب وجنوب چغادک در حاشیه ی((مسیله)) (مشیله) که معروف به ((سربست)) می باشد،به سنگربندی اقدام نمودند.
در ۷ اردیبهشت ۱۲۹۵شمسی قشون انگلیسی در حول و حوش((مسیله)) به روستای چغادک هجوم اوردند که با دفاع سلحشوران ایرانی رو به رو شدند. در آن زمان کدخدای چغادک ((آقا بهمنیار بود)) که با مجاهدین جان برکف همگاری وهمراهی می نمود.زنان وبچه های آن دیار نیز با پای برهنه،مشک بردوش، در آن بیلبان وشوره زار وآن گرما بدون بیم از خطر می دویدند تا تشنگان مبارز را سیراب سازند.
جنگ سختی بین طرفین آغاز شد ونیروهای انگلیسی ضمن به آتش کشیدن و ویران نمودن چغادک و با دادن تلفاتی مجبور به عقب نشینی گردیدند وچند روز بعد به بوشهر برگشتند.
بار دوم در ۷مهر ۱۲۹۷ شمسی نیروهای انگلیسی با قدرت نظامی زیاد و ارتش مکانیزه،مواضع مبارزین را زیر آتش گرفتند.
نیروهای رزمنده ایرانی پس از ساعتی مقاومت، به علت شکست جناج چپ به فرماندهی((زایرخضرخان))، آنها به طرف((عالی چنگی و((بنه گز)) عقب نشستند.از آن جایی که امکان داشت قشون انگلیسی بقیه ی مبارزین را در حلقه ی محاصره گاز انبریقرار دهند، ((غضنفرالسلطنه))و ((شیخ حسین چاهکوتاهی)) مجبور به عقب نشینی شدند و تا رود شوراحمدی عقب نشینی کردند، وبدین ترتیب چغادک به تصرف نیروهای انگلسیس درآمد.
این نبرد موسوم به جنگ سربست چغادک است.
در آن زمان ((ویلهلم واسموس)) کنسول آلمانی با لباس محلی با نیروهای مبارز ایرانی همکاری نمود و با انگلیسی ها در نبرد بود. واسموس پس از جنگ جهانی در چغادک سکنی گزید و در خانه ای که برای خود ساخته بود زندگی میکرد.او در این منطقه به کشت وزرع می پرداخت و محصولات خود را با ماشین هایی که در اختیار داشت،برای فروش به بوشهر می آورد.
واسموس هنگام بازگشت مجدد از آلمان همسر آلمانی خود را نیز همراه خود به چغادک آورد و نام خانوادگی چغادک را برای خود انتخاب کرد.
جنگ سربست چغادک:
چند روز پیش مجاهدین احمد خان اخگر را از دست داده بودند آرایش سپاهیان مجاهدین بدین شرح بود در جناح چپ(مشرق جلگه به سمت تنگستان ) زائر خضر خان به همراه افرادش موضع گرفتند درجناح مرکزی که اهمیت بسزایی داشت غضنفر السلطنه و سیصد نفر از تفنگچیان برازجانی قرار داشتند و در جناح راست (شمال جلگه شیخ حسین خان چاهکوتاهی موضع گرفت و تعدادی تفنگچی به سرکردگی آقا سید مرتضی از سعد آباد و پنجاه نفر تفنگچی ورزیده به سرپرستی آقا شیخ عبدالنبی از دهکهنه در کنار مجاهدین بودند با طلوع آفتاب جنگ شروع شد حوالی ظهر زائر خضر خان و تنگستانیها بدون اطلاع با شرایط غیر مترقبه ای سنگر های محکم جناح چپ را خالی کرده و عقب نشینی کردند. جناح راست هم با مقاومتی کم اثر عقب نشینی کردند .
و فشار اصلی روی سنگر مرکزی قرار گرفت . فرمانده جناحین از شیخ محمد حسین برازجانی خواستند تا غضنفر السلطنه را با قسم از سنگر بیرون آورد تا به فکر پیکار در آینده شوند و شیخ این کار را کرد . به نوعی امروزه می توان متقاعد شد شایعه سازش زائر خضر خان با اجنبی و خالی کردن سنگر بدون هیچ دلیلی حقیقت داشته است .
در آن جنگ علت اصلی شکست عقب نشستن بی دلیل جناحین اول چپ و سپس راست بود. این شکست عواقب بسیار بدی را برای مجاهدین و همچنین اوضاع سیاسی و ملی در آتی را رقم زد. با همه ی اوصاف مبارزان غضنفر مردانه جنگیدند و دوباره سنگر شرقی را به دست گرفتند. با این وجود شورای فرماندهی غضنفر را مجبور به ترک مخاصمه کردند . بررسی ها نشان میدهد که خالی کردن جناحین نمی توانسته بی دلیل باشد ومتاسفانه کار زائر خضر خان و متابعت شیخ حسین خان چاهکوتاهی تنها باعث تسریع و تسهیل روند سلطه استعمار بر میهن شد . لذا حکایت ها حاکی از تشتت آرای سران نهضت است . و ماجرای انتقال اسرای انگلیسی شاهد بر این امر است و ماجرا از این قرار بود که علیقلی خان پسیان افسر انقلابی و میهن پرست که فرمانده ژاندارمری فارس بود تعدادی از صاحب منصبان انگلیسی مقیم شیراز را اسیر کرده و به برازجان فرستاد تا مجاهدین بتوانند با بهره برداری سیاسی از آنها با دولت بریتانیا معامله ای کنند که به نفع ایران تمام شود .
کاروان اسرا با وحشت زیاد به کاروانسرای برازجان می رسند آن روز نهم محرم (تاسوعا)بود. و شهر یک سره تعطیل و سلطان اخگر از تر س اینکه احساسات مذهبی مردم فوران کرده و به کاروانسرا حمله ور شوند حالت فوق العاده را برای اسیران توضیح دا د و یک گروهان از کاروان سرا محافظت میکرد .
واسموس که دولت آلمان وی را به عنوان سفیر به ایران فرستاده بود و چون در جریان جنگ جهانی متحدین و متفقین در برابر هم قرار داشتند و انگلیس و آلمان با هم نزاع داشتند لذا از سوی دولت انگلیس تحت تعقیب بود . واسموس که دیگر به دنبال انجام ماموریتی که دولت آلمان برایش در نظر گرفته بود تلاشی نمی کرد غرق در فرهنگ و صداقت و شجاعت و دیگر اوصاف منحصر بفرد و والای اهالی دشتستان قرار گرفته و خلق و خوی آنها را پیدا کرده بود. او مانند دشتستانی ها لباس می پوشید وبا لهجه محلی صحبت میکرد وی در ایجاد اولین نشریه برازجان نقش موثری داشت خلاصه واسموس روزی که اسرای انگلیسی به کاروانسرای برازجان رسیدند نزد آنها رفت و خواست که به بیمارانی که در میان اسرا بودند خصوصا خانمهای انگلیسی که در شیراز آنها را ملاقات کرده بود را عیادت کند . (اوکرنر)که نماینده کاروان اسرا بود نسبت به این قضیه بی تفاوت بود. واسموس به اتاق روسا در کاروانسرا رفت .
بحث بر سر این بود که می گفتند اسرا باید به اهرم منتقل شوند اما غضنفر السلطنه با این قضیه مخالف بود . واسموس و سلطان اخگر با نظر غضنفر السلطنه مخالف بودند. خلاصه با پذیرش اینکه مسیو فرگوسن رییس شعبه بانک شاهی در شیراز فقط در مقابل آزاد شدن چهل هزار تومان پول غضنفر السلطنه که به خاطر مبارزات با استعمار در بانک شاهی بلوکه شده بود اسرا به اهرم منتقل شوند.
شهدای چغادک در جنگ انگلیس با مجاهدان و سران عشایر جنوب
۱-شیخ صالح معروف به صالح غریب،محل شهادت کوه گزی نزدیک ریشهر بوشهر
۲-حاج علی دشتی( معروف به حاج علی غلامرضا)
۳-آقا حیدر چغادکی(فرزند مصطفی از خوانین چغادک)ایشان در نبرد درسربست زخمی شدند و در اسارت قشون انگلیس به هند برده شد و آنجا به شهادت رسید.
اسراء جنگ جنوب از چغادک
۱-آقا بهمنیار چغادکی(مشهور به آقا بهمنیار خوبو)
۲-غلام حسن دوانی(بزرگ طایفه دوانی در چغادک)
۳-زائر اسماعیل اسماعیلی(مشهور به اسماعیل عبدالله)
۴-عبدالحسین دشتی(ایشان در حین مجروحیت به اسارت در آمد)
تهیه وتنظیم:محسن کشاورز
منابع:برگرفته از کتاب حدیث ابرار نوشته،اسماعیل ماهینی و محمد میرزایی
چغادک تاریخ وفرهنگ:نوشته حسن زارع