به گزارش خبر استان، انتشار مقاله « ایران و استعمار سرخ و سیاه » در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۵۶ به قلم شخصی با نام مستعار “احمد رشیدی مطلق” و به دستور هویدا و وزارت دربار و خواست مستقیم محمد رضا پهلوی و توهین بی سابقه به حضرت امام خمینی (ره)، واکنش های شدید و اعتراضات گسترده ای را در قم و برخی شهرستان ها به همراه داشت که منجر به شهادت تعداد زیادی از معترضان شد. حکومت پهلوی که به شدت در مانده می شود تصور می کند با برکناری دولت آموزگار می تواند آرامش را به جامعه بازگرداند و در عوض با روی کار آوردن شریف امامی که خود مهره ای انگلیسی آمریکایی بود بتواند رضایت آمریکا و انگلیس را نیز جلب نماید.
در جریان این تحولات و دستپاچگی محمد رضا پهلوی از گسترش اعتراضات، رژیم به اقدامات نابخردانه دیگری نیز دست می زند. با برقراری حکومت نظامی فاجعه ۱۷ شهریور را رقم می زند و پس از آن نیز بار دیگر در جریان تیراندازی به سوی دانشجویان و دانش آموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران و کشته و زخمی کردن تعداد زیادی از آنها، موج دیگری از اعتراضات و تظاهرات را در کشور به راه می اندازد.
در حالی که گسترش موج اعتصابات و اعتراضات کشور را به حال فلج در آورده بود، در صبح ۱۶ آبان ۵۷ شاه مقابل دوربین های تلویزیونی ظاهر می شود و آن جمله تاریخی “من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم” را به زبان می آورد و آخرین برگ دفتر سیاسی خود را امضا می کند، هرچند که بعدها سخت از قرائت آن نطق که به قلم “رضا قطبی” نوشته شده بود، پشیمان می شود و رییس تلویزیون ملی را مورد لعن و دشنام قرار می دهد.
شاه که سلطنت خود را در انقلاب مردم غرق شده می دید، برای رهایی از این بنبست ،آخرین تیر در کمان خود را رها میکند و دست به دامن رهبران جبهه ملی می شود و در نهایت”شاپور بختیار “به شرط گرفتن اختیارات کامل و خروج شاه از کشور، پیشنهاد نخست وزیری شاه را می پذیرد.
در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۵۷ شاه در فرود گاه مهرآباد درحالی که در محاصره گارد شاهنشاهی قرارداشت و قدم به روی پلکان های هواپیمای سلطنی خود می گذاشت تا برای همیشه ایران را ترک کند، شهریور ۱۳۲۰ را به خاطر می آورد که چگونه در آن روز انگلیسی ها او را به سلطنت رساندند و در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با کودتایی آمریکایی انگلیسی بار دیگر سلطنتش را از نو احیا کردند. اما امروز هیچ یک حاضر به پذیرش او و خانواده اش نیستند.
سلطنت انگلیسی
پس از اشغال ایران توسط متفقین در شهریور ماه سال ۱۳۲۰ و تبعید رضاخان به جزیره “موریس”، هنوز انگلیسی ها در به سلطنت رساندن محمد رضا پهلوی تردید داشتند، “عباس میلانی” در کتاب “نگاهی به شاه ” انتخاب ولیعهد به سلطنت را اینگونه روایت می کند: واقعیت این است که به رغم امید و گمان او [رضاخان]، در ساعات و حتی طی چند روز اول بعد از اعلان استعفای رضاشاه، هیچ تضمینی و حتی یقینی نبود که ولیعهد، شاه خواهد شد. در آن ساعات و روزهای اول، انگلیس و روسیه، به عنوان دو نیروی اشغالگر مملکت، چندان موافق به سلطنت رسیدن ولیعهد نبودند … وقتی وزارت خارجه دعوت رسمی برای شرکت در این مراسم[تحلیف شاه جدید در مجلس] را به دو سفارت انگلیس و روسیه فرستاد، از هر دو جوابی واحد و برای شاه نگران کننده دریافت کرد. این دو سفارت در رد دعوت وزارت خارجه نوشتند: در زمینه به تخت نشستن ولیعهد هنوز رهنمودی از دولت خود دریافت نکرده ایم.» .
در همین هنگام ”ریدر بولارد” سفیر وقت انگلیس در ایران که از وجود مشاوران برجسته ای بهره می برد محاسن و منافع به سلطنت رسیدن محمد رضا پهلوی را برای دولت انگلیس گوشزد می کند و می گوید: «اگر، بر فرض، شاه مناسب از کار در نیاید می توان به راحتی او را از کار برکنارش کرد.»
سرانجام انگلیسی ها به وسیله یکی از مشاوران برجسته خود در سفارت ایران به نام ترات، نامه ای را به دست حسین فردوست می رساند وی آن را به دست محمد رضا پهلوی برساند. فردوست که دوست و رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمد رضا بود در خاطرات خود از ملاقاتش در سفارت انگلیس با آقای ترات می گوید که او اطلاعات بسیار دقیق و مستندی از کارهای محمدرضا داشت بطوری که کاملا در جریان آن بود که محمدرضا پیشروی آلمان ها را در نقشه ای با سنجاق علامت گذاری می کرد. در نهایت فردوست حرفهای ترات را به محمد رضا منتقل میکند و او هم خود را در بست در اختیار انگلیسی ها و سیاست های آنها می گذارد تا به عنوان دومین پادشاه پهلوی به سلطنت برسد.
کودتای آمریکایی- انگلیسی برای حفظ سلطنت
در سال ۱۳۳۲ انگلیسی ها که از ملی شدن صنعت نفت در ایران به شدت عصبانی بودند و دست خود را از ذخایر نفتی ایران کوتاه می دیدند به دنبال سرنگونی دولت ملی مصدق و بازگشت دوران سلطه خود بر ملت و کشور ایران بر آمدند، از آنجا که دوات انگلیس موفقیت در کودتا را مشروط به مشارکت آمریکایی ها می دانست با گوشزد کردن خطر کمونیست سعی در جلب نظر آنها داشت.
“کریستوفر وودهاوس”، طراح اولیهی نقشهی کودتا میگوید: چون نمیخواستم متهم شوم بر اینکه میخواهم برای نجات منافع بریتانیا (انگلیس) از کیسهی آمریکاییها بذل و بخشش کنم، بهجای تأکید بر پس گرفتن کنترل صنعت نفت، تصمیم گرفتم بر خطر کمونیسم در ایران پافشاری کنم.
سرانجام با روی کار آمدن دولت آیزنهاور در آمریکا در ژانویه ۱۹۵۳ و تغییرات در سیاست خارجی ایالات متحده، آمریکا و انگلیس، با تشکیل ستاد مشترکی در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس ، طرح اولیه کودتا را پی ریزی می کنند.
“کرمیت روزولت”، یکی از اعضای برجسته سازمان سیا که خود نیز از طراحان اولیه کودتای ۲۸ مرداد بود می نویسد: «سیا پس از تبادل نظر با انگلیسیها، تصمیم به سرنگون کردن دولت مصدق گرفت؛ زیرا مصدق با ملی کردن یک میلیارد دلار دارایی شرکت نفت ایران و انگلیس، خشم و غضب قدرتهای غرب را برانگیخته بود».
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ باوجود طراحی دقیق و مشارکت سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس و امکانات گسترده مالی در ۲۵ مرداد با شکست مواجه می شود و شاه از ایران فرار می کند اما در ظهر ۲۷ مرداد زمانی که پایان تظاهرات و نا آرامی ها در تهران را فرمانداری نظامی اعلام کرده بود، عده ای از اراذل و چماق به دستان نامی تهران را به سرکردگی “شعبان جعفری” به خیابان های لاله زار سرازیر می کنند و آنها نیز با سر دادن شعارهای شاه پرستانه و تعطیلی بازارها و تخریب و غارت روزنامه ها و ادارات ضد درباری، به طرفداری شاه می پردازند تا سرانجام در بعد از ظهر روز ۲۸ مرداد سرلشگر زاهدی سقوط دولت دکتر مصدق و انتصاب خود را به مقام نخست وزیری از رادیوی تهران اعلام کرد و محمدرضا پهلوی نیز بعد از ۳ روز به ایران بازگشت و دوران دیکتاتوری پهلوی دوم بار دیگر آغاز شد.
کرمیت روزولت در خاطراتش می گوید که در ملاقاتی که یک روز پس از بازگشت شاه از رم با وی داشتم، او با لحن جدی و رسمی شروع به صحبت کرد و گفت: «من تاج و تختم را مدیون خداوند، ملتم، ارتشم و شخص شما هستم ! ….»
در ۲۵دسامبر ۱۹۷۸ خبرنگار “نیوزویک” برای انجام مصاحبه ای به دیدار شاه می رود و از او می پرسد که “از این مسائل بوجود آمده در ایران چه آموختید؟” گفت: «آموختم که اگر برنامه “آزاد سازی” ادامه یابد این بهایی است که باید برایش پرداخت”.
محمدرضا پهلوی در آخرین حرف های پیش از فرارش از ایران در گفتگوی کوتاهی که پای پلکان هواپیما با خبرنگاران انجام داد گفت: برای چند روز استراحت به اسوان (مصر) میرود. او اضافه کرد همان طور که در موقع تشکیل این دولت گفته بودم مدتی است که احساس خستگی میکنم و احتیاج به استراحت دارم ضمنا گفته بودم بعد از این که خیال ما راحت شود و دولت مستقر شود به مسافرت خواهم رفت و این سفر اکنون آغاز میشود. امروز با رای مجلس شورای ملی که پس از سنا داده شد امیدوارم که دولت بتواند هم در جبران گذشته و هم در قانونگذاری آینده موفق شود و برای این کار ما مدتی به همکاری و حسن وطن پرستی به معنای اشد کلمه احتیاج داریم. سخن دیگری غیر از حفظ مملکت و انجام وظیفه بر اساس میهن پرستی ندارم».
بهایی که محمد رضا پهلوی برای پاسخ به سالها استبداد و سرسپردگی باید پرداخت میکرد چیزی نبود جز تسلیم در برابر خواست و اراده مردم، او که با اراده و تصمیم دولت انگلیس به تخت پادشاهی تکیه زده بود و با کودتای نظامی انگلیسی- آمریکایی حیات سیاسی سلطنتش دوام یافته بود ، سر انجام با اراده مردم تمام آنچه که در این سالها اندوخته بود را می گذارد و راهی جز فرار نمی یابد و با چشمانی اشکبار در حالی که حتی هم پیمانانش هم از پذیرش او و همراهانش سر باز می زنند سوار هواپیمایی می شود که ۳۷ سال استبداد را باخود به تاریخ می برد.
عکس های زیر که بخشی از اسناد تاریخ مصور انقلاب به شمار میرود روایتی از خروج شاه از ایران و شادمانی مردم در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی است. عباس عطار، بهمن جلالی و دیوید بارنت عکاسانی هستند که خیابانهای تهران کمتر از یک ماه به انقلاب اسلامی را به تصویر کشیدهاند و عکاس عکسهای شاه در فرودگاه مهرآباد نیز نامعلوم است.
معرفی کابینه شاپور بختیار به محمدرضا شاه. ۱۶ دیماه
آخرین کنفرانس خبری شاه در ایران با حضور رسانه های خارجی به مناسبت سال نو میلادی
درگیری در خیابانهای تهران در آستانه فرار شاه و تشکیل کابینه بختیار
فرودگاه مهرآباد در روز فرار شاه و خانوادهاش از ایرن. ۲۶ دیماه
اتباع خارجی در فرودگاه مهرآباد منتظر خروج از کشور
محمدرضاشاه و فرح دیبا در فرودگاه مهرآباد لحظاتی قبل از خروج از کشور. ۲۶ دیماه
محمدرضا شاه و فرح دیبا در فرودگاه مهرآباد لحظاتی قبل از خروج از کشور. ۲۶ دیماه
محمدرضاشاه و فرح دیبا در فرودگاه مهرآباد لحظاتی قبل از خروج از کشور. ۲۶ دیماه
جشن و شادمانی در خیابان های تهران پس از فرار شاه
جشن و شادمانی در خیابان های تهران پس از فرار شاه
جشن و شادمانی در خیابان های تهران پس از فرار شاه
جشن و شادمانی در خیابان های تهران پس از فرار شاه
شادمانی در خیابان های تهران پس از فرار شاه؛ در حرکتی نمادین یک جوان تصویر رهبرکبیر انقلاب را به جای عکس شاه روی اسکناس قرار داده است.
شادمانی در خیابان های تهران پس از فرار شاه؛ در حرکتی نمادین یک جوان تصویر رهبرکبیر انقلاب را به جای عکس شاه روی اسکناس قرار داده است.
ورزنامه با خبر فرار شاه از ایران در دست مردم در خیابان های تهران
پاره کردن عکس شاه پس از فرار او از کشور
خیابان های تهران پس از اعلام خبر خروج شاه از کشور
خیابان های تهران پس از اعلام خبر خروج شاه از کشور
خیابان های تهران پس از اعلام خبر خروج شاه از کشور
Visited 1 times, 1 visit(s) today
لینک کوتاه : https://nedayostan.ir/?p=15799